تحقیق زندگینامه و آثار نظامی - تحقیق زندگینامه و آثار نظامی
زندگینامه و آثار نظامی
فهرست:
مختصری در احوال و آثار نظامی .................................... 3
زبان شعر و سبک سخن سرایی نظامی ........................... 6
اسکندر و سابقه تاریخی اسکندر نامه ها........................... 10
اسکندرنامه نظامی ..................................................... 17
سبک اسکندر نامه ..................................................... 22
علم بیان................................................................ 26
تصویر و تصویر گری (ایماژ) .......................................... 30
تقسیم بندی صور خیال............................................ 35
تشبیه................................................................. 36
مجاز.................................................................. 45
کنایه................................................................. 46
تشخیص........................................................... 49
رنگ در کلام نظامی ............................................. 95
منابع و مأخذ 117
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: قسمتهایی از متن:
مختصری در احوال وآثار نظامی
داستان سرای بزرگ زبان فارسی ، نظامی گنجه ای در قرن ششم و در شهر گنجه پای به عرصه وجود گذاشت. نام او الیاس، کنیه او ابومحمد و لقب او به گفته برخی نظام الدین و یا جمال الدین ذکر شده است. عوفی در لباب الالاب او را ‹‹ الحکیم الکامل نظامی الگنجه ››[1] نوشته است. او خود را آیینه غیب می نامد و دارای دم و ذکر مسیح می داند.
در سحر سخن چنان تمامم کایینه غیب گشت نامم
شمشیر زبانم از فصیحی دارد دم معجزه مسیحی [2]
مولد شاعر را تمام تذکره نویسان گنجه دانسته اند و او خود نیز در اشعارش نسبت خود را به گنجه تصریح نموده است.
نظامی زگنجینه بگشای گنج گرفتاری گنجه تا چند چند [3]
نظامی که در گنجه شد شهر بند مباد از سلام تو نابهره مند[4]
در مورد تاریخ ولادت و وفات او اختلاف نظر بسیار است، اما با استند به اشعار و آثار وی، ولادت او را سال 530 و تاریخ وفاتش را 614 ذکر کرده اند. نظامی در سن 84 سالگی و در شهر گنجه چشم از جهان فرو بسته و در همان مکان به خاک سپرده شده است .به گفته دکتر ذبیح الله صفا در تاریخ ادبیات در ایران، مدفن وی تا اواسط عهد قاجار باقی بوده و بعد از آن روی به ویرانی نهاده است که پس از مدتی بوسیله دولت محلی آذربایجان شوروی مرمت گردیده است.[5] ...
....
[1] لباب الاالباب،محمد عوضی بخارایی، ج2،ص396)
[2] (لیلی و مجنون نظامی گنجه ای بند 9 ،بیت 60)
[3] (اقبالنامه،ص24)
[4] (شرفنامه، ص25)
[5] (ر.ک،تاریخ ادبیات در ایران دکتر ذبیح الله صفا،ج2،ص 801
...
شب
شب، مظهر تیرگی و سیاهی است و تعابیری گوناگون از طرف شاعران در این خصوص ارائه شده است مورد خاصی که در اشعار نظامی بسیار به آن برخورد می نماییم، شخصیت بخشی و نسبت رفتار انسانی در مورد بعضی مضامین است که در خصوص شب نیز بسیار به آن برخورد می کنیم، شاعر برای تصویر عمر آگین بودن شب روشنایی و نور بخشیده است.
شب از ناف خود عطر سایی گشاد جهان زیور روشنایی نهاد [1]
و یا در بیتی دیگر تصویری زیبا از آسمان ابری در شب ارائه داده است. او شب را به انسانی مانند کرده است که روسری سورمه ای به سر کرده و ماه به لحاظ این پوشش گویی در کمندی مشکین گرفتار آمده است.
چو شب در سرآورد کهلی پرند سرمه درآمد به مشکین کمند[2]
شخصیت بخشی به شب در ابیات دیگر، خصوصاً در صفحات 208 ، 299 ، 475 ، 449 ، 252 شرفنامه و صفحات 205 ، 190 ، 189 ، 257 اقبالنامه بکار رفته است.
بیشترین موارد ارائه شده در مورد شب که بصورت تشبیه به تصویر کشیده شده، با مضمون تاریکی و سیاهی و تیرگی می باشد. چنانچه در این بیت سیاهان سپاه دشمن را به شب و سپاهیان روم را به چراغی در مقابل آنان تشبیه نموده است.
سیاهان چو شب، رومیان چون چراغ کم و بیش چون زاغ و چون چشم زاغ[3]
و یا در بیتی دیگر پهلوان را به آفتابی تشبیه کرده برای از بین بردن زنگیان چون شب به حمله مبادرت ورزیده است.
برون شد دگر باره چون آفتاب که آرد به خونریزی شب شتاب [4]
درخشیدن ماه در شب و ایجاد نور روشنائی، باعث بوجود آمدن تصاویر گوناگون از طرف شاعر شده است ،چنانکه او برای نشان دادن خوشحالی مردم روم از رهاورد اسکندر را به افروخته شدن شب بوسیله ماه تشبیه مانند کرده است.
همه خاک روم از رهاورد شاه برافروخت چون شب به رخشنده ماه[5]
ویا دربیتی دیگر اسکندر را به شب چراغی تشبیه نموده است که به جهانیان نور و روشنایی بخشیده است
تو آن شبچراغی به نیک اختری شب افروز چون ماه و چون مشتری [6]
و رود اسکندر به خاک ظلمات برای یافتن آب حیات به شبچراغی مانند شده که مانند ماه و مشتری به اطراف خود فروغ و روشنی بخشیده است نظامی برای بالا بردن ارزش اقبالنامه آنرا به شبچراغی تشبیه نموده است که در میان دیگر آثارش جلوه گری نموده و می درخشد.
به این گل که ریحان باغ منست در ایوان تو شبچراغ من است[7]
...
[1] (شرفنامه 449)
[2] (شرفنامه 449)
[3] (ش 125)
[4] (شرفنامه 121)
[5] (ش 521)
[6] (افبالنامه 139)
[7] (اقبالنامه 35)
مشخصات فروشنده
نام و نام خانوادگی : علیرضا خشاوه پور
شماره تماس : 09357717947 - 05137573265
ایمیل :info@cero.ir
سایت :cero.ir