مقاله هویدا - مقاله هویدا
مقاله هویدا
قسمتهایی از متن:
هویدا و وزیرانش
در اواخر سال 1968 میلادی (1347 شمسی) پیشبینی افکار عمومی در کشور چنین بود که (هویدا) به زودی از صحنه سیاسی کنارگذارده خواهد شد، زیرا ناسازگاریهایی که به تدریج در داخل هیئت دولت و همچنین در خارج از آن ریشه بسته بود ظاهر میشد.
از همه مهمتر آن که چند وزیر حاضر در دولت هم به رقابت با یکدیگر و نیز با نخستوزیر برخاسته بودند و با وجود آنکه دوست هویدا بودند ولی خود را کاندیدای نخستوزیری کرده و هر کدام هم تکرویهایی داشتند.
در کتاب ابوالهول پارسی که به زبان انگلیسی تالیف گردیده، دکتر عباس میلانی با استناد به مدارک و اسناد و مصاحبههایی که در اختیار داشته در صفحه 242 مینویسد:
دو وزیر حاضر در کابینهی هویدا که داوطلب پست نخستوزیری بودند و از هیچ کوششی در رسیدن به آن مقام فروگذاری نداشتند عبارت بودند از:
اول- جمشید آموزگار که خود سالها در کابینهی هویدا وزیر بود.
دوم- هوشنگ انصاری که کوشش فراوانی میکرد تا راه نخستوزیریش را هموار نماید.
...
در آن روزها اصولاً پادشاه حاضر نبود تا مجال و فرصتی به هیچ سیاستمدار ورزیده و یا حتی غیر ورزیدهای مانند هویدا بدهد تا در امور کشور بر اساس قانون و به اعتبار سمتهای قانونی مداخله کنند، مگر آنکه قبلاً در جزئیات امور از پادشاه اجازه گرفته باشند.
در اینجا سخنی از دکتر اقبال را یادآوری مینمایم، دکتر اقبال وقتی از نخستوزیری کنار رفت، برای دوستانش تعریف کرده بود که پیش از نخستوزیری برای خودم تصوراتی داشتم، ولی سه روز پس از نخستوزیر شدن فهمیدم که تمام تصوراتم پوچ بود، زیرا حتی نتوانستم پیشخدمت در اتاقم را بدون اجازهی مقامات عوض کنم. مسلماً خود هویدا هم بر این نکته به خوبی آگاهی داشت که نمیتواند یک نخستوزیر مقتدری باشد و در چهارچوب قانون عمل نماید، بلکه باید «چشم و گوش بسته» بماند، در غیر آن نمیتوانست بر صندلی نخستوزیری تکیه بزند، مردی که ظرف چند ماه از گوشهی یک اتاق گرد گرفتهی شرکت ملی نفت ایران ناگهان به وزارت و سپس به نخستوزیری رسیده بود. بدون آنکه تجربه و ظرفیت لازم را برای به دست گرفتن چنین پستی را داشته باشد، پس باید گوش به فرمان باقی بماند.
هویدا لااقل ماههای اولیهی نخستوزیریاش نه آمادگی لازم را داشت و نه شاید باورش میشد که چنین سهل بر کرسی نخستوزیری کشور بزرگی تکیه زده باشد، به همین جهت در تمام مدت و برای هر اقدامی خود را زیر چتر حمایت پادشاه قرار میداد.
یک هفته از ترور (منصور) نخستوزیر گذشته بود و کشور در غلیان و بحران عمیقی فرو افتاده و پادشاه هم با خاطرهی تلخی که از حضور رجال پرتجربه و نظامیهای استخواندار در سمت نخستوزیری داشت، و میدانست که هر کدام از آنها دارای سبک و سلیقهی خاصی میباشند که احتمالاً در پارهای از اقدامات هم عقیده با ایشان نخواهند بود، بدین سبب دیگر نمیخواست، نخستوزیر را از بین رجال صاحب نام تعیین نماید. بدین منظور فکر کرده بود برای رفع بحران موقتاً هویدا را که وزیر دارایی و نایب نخستوزیر منصور بود به آن سمت برگزیند. و در همان روز هم در یک مصاحبه با مطبوعات و رادیو تلویزیون صریحاً اعلام نمود که چون کشور در حال بحران است «موقتاً» امیرعباس هویدا را به عنوان نخستوزیر انتخاب مینمایم تا در فرصت مناسب شخصیت شناختهشدهای را برای تصدی آن مقام در نظر بگیریم، که همین امر خود نمودار و نشاندهندهی آن بود که پادشاه هرگز به هویدا به چشم یک نخستوزیر کاردان نگاه نمیکرد.
مشخصات فروشنده
نام و نام خانوادگی : علیرضا خشاوه پور
شماره تماس : 09357717947 - 05137573265
ایمیل :info@cero.ir
سایت :cero.ir