مقاله بررسی شاهنامه فردوسی و اشعار در خصوص انوشیروان - مقاله بررسی شاهنامه فردوسی و اشعار در خصوص انوشیروان
مطالب:
بر تخت نشستن انوشیروان و اندرز او به ایرانیان:
رسیدن منذر نزد انوشیروان و دادخواهی او از بیداد قیصر روم:
انوشزاد و شورش او
خواب دیدن انوشیروان وتعبیر آن بوسیله بزرگمهر
سگالش کردن خاقان چین
فرستادن شطرنج به ایران :
لشکر کشیدن کسری به روم و سرگذشت کفشگر با انوشیروان:
پند نامة انوشیروان به هرمزد پسر خویش :
پادشاهی خسرو انوشیروان به روایت مورخان اسلامی
1- دینوری
2- حمزه اصفهانی
3- گردیزی:
4- کامل ابن اثیر
5- ابن خلدون
6- مسعودی
کتابنامه :
منابع لاتین:
==========
شاهنامه فردوسی که در حدود پنجاه هزار بیت دارد، شامل قسمتهای اساطیری و داستانهای تاریخی و ملی است. این اثر جاویدان بر اثر نفوذ شدیدی که میان طبقات مختلف ایرانیان یافت در همه ادوار تاریخی مورد توجه بود، چنانکه همه شاعران حماسه سرای ایرانی تا عهد اخیر تحت تاثیر آن بوده اند، بدین ترتیب فردوسی را زنده کننده مجدد و بزرگی دیرین ملت ایران و نگاهدارنده زبان، فرهنگ و ادبیات و هنر ایرانی و برگزیدة جاویدان اتحاد ملی ایران باید دانست.[1]
فردوسی حدود چهار هزار بیت درباره پادشاهی انوشیروان سروده است که در اینجا به بررسی اشعار وی پرداخته میشود:
بر تخت نشستن انوشیروان و اندرز او به ایرانیان:
پادشاهی انوشیروان چهل و هشت سال بود. انوشیروان پسر قباد چون به تخت نشست اندرزهایی به ایرانیان داد وگفت : جملة هستی به فرمان خداست و … [2] کسری مردم را به دادگری خود نوید داد و کشور را به چهار بخش تقسیم کرد و باژ را تقلیل داد و آن را در سه قسط وصول کرد.[3]
شاهان، به ویژه شاه چین و هند که آوازة او را شنیدند باژ را پذیرفتند و فرستادگانی به درگاهش گسیل داشتند. انوشیروان آنگاه به اطراف و اکناف کشور خود سفر کرد و به گرگان و خراسان و آمل رفت و به کوهی رسید که جای فریدون بود، و در آنجا بود که آگاه شد ترکان چه ستمهایی به مردم روا می دارند سپس فرمان داد تا دیواری عظیم بنا کردند و راه ترکان را بستند. آنگاه به هندوستان رفت و مورد استقبال گرم قرار گرفت و از آنجا به سرکوبی بلوچان و گیلانیان- پرداخت و از آنجا به پایتخت خویش (مداین ) مراجعت کرد.[4]
چو کسری نشست از بر تخت عاج
به سر بر نهاد آن دل افروز تاج
بزرگان گیتی شدند انجمن
چو بنشست سالار با رایزن
سر نامداران زبان برگشاد
ز دادار نیکی دهش کرد یاد
...
[1] حقیقت ، عبدالرفیع، فرهنگ شاعران زبان پارسی، 1368 ، ص 431.
[2] دبیر سیاقی ، سید محمد ، نامورنامه باستان، 1379 ، ص 17.
[3] همو ، همان، همانجا ؛ ثعالبی مرغنی، حسین بن محمد، شاهنامه کهن، ترجمه سید محمد روحانی، 1372، ص 348.
[4] رستگار فسایی، منصور ، فرهنگ نامهای شاهنامه ، جلد دوم، 1379، ص 786-785.
...
گویند انوشیروان روزی در تیسفون بود و فرستادگان ممالک دیگر با هدایا به دربار وی میآمدند، از جمله فرستاده قیصر پادشاه روم بود که هدیهها و تحفهها همراه داشت و این فرستاده ایوان مداین را بدید که ساختمانی نیکو داشت اما در صحن آن کجیای نمایان بود. گفت : “این صحن باید چهارگوش میبود”. بدو گفتند“در محل کجی پیرزنی خانه داشت شاه خواست خانه او را بخرد اما او نخواست بفروشد و شاه وی را به فروش مجبور نکرد و کجی چنانکه میبینی به جا مانده است.” رومی گفت “این کجی نیک تر از راستی است.”[1]
بزرگمهر گوید که من دو خصلت متضاد در انوشیروان دیدم که مانند آن در دیگران ندیده بودم. روزی انوشیروان بار عام داشت، مردی از خاصان او درآمد و زیرش و را دور کرد، انوشیروان به وزیر گفت که برخیزد و یکسال از وی دور باشد.بار دیگر او را در مجلس خصوصی دیدم که در آن مجلس در امور مملکت تدبیر می کردیم. خدمت گزاران در پشت تخت او با یکدیگر گفتگو می کردند، چنان صدایشان بلند شده بود که ما را از کار باز می داشت شاه را آگاه کردند وی گفت ما پادشاه بر رعیت خود هستیم و نوکران وخدمتگذاران ما پادشان بر ارواح ما هستند و ما را از تحمل ایشان چاره نیست.[2]
انوشیروان همواره می گفت: پادشاهی به سپاه و سپاه به مال و خراج و خراج به آبادانی و آبادانی به دادگری و دادگری به اصلاح کارداران و به استواری وزیران قرار گیرد.[3]
...
[1] همو، همان ، ص 259.
[2] مسعودی، ابوالحسن علی ابن الحسین ، مروج …، جلد اول ،ص 264.
[3] همو، همان، ص 265.
مشخصات فروشنده
نام و نام خانوادگی : علیرضا خشاوه پور
شماره تماس : 09357717947 - 05137573265
ایمیل :info@cero.ir
سایت :cero.ir