بررسی مهاجرت، حاشیهنشینی و امنیت اجتماعی شهرها - مقاله بررسی مهاجرت، حاشیهنشینی و امنیت اجتماعی شهرها در 39 صفحه ورد قابل ویرایش
مقاله بررسی مهاجرت، حاشیهنشینی و امنیت اجتماعی شهرها در 39 صفحه ورد قابل ویرایش
چکیده مقاله
مهاجرت و حاشیهنشینی دو پدیده به ظاهر متفاوت میباشند که برآیند یک عامل مشترک بوده و نتایج و تبعات مشابهی هم بخصوص برای شهرها بدنبال دارد.
مهاجرت که خود نتیجه ی نابرابریهای مکانی و بیعدالتیهای منطقهای میباشد، به دلیل ویژگیهای خاص مهاجران و علل مهاجرتشان پیامدهای منفی متعددی برای شهرها و روستاها بدنبال دارد که از جمله ی آنها ظهور و گسترش پدیده ی حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ میباشد.
حاشیهنشینان به علت فقر شدید و همهجانبه ( اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و…) و اعتراض نسبت به وضع موجود و ابراز وجود در شهرها ، اقدام به فعالیتهایی مینمایند که موجب سلب آسایش شهروندان و امنیت شهرها میگردد.
این موضوع در شهر مشهد از شدت بیشتری برخوردار بوده و مشکلات زیادی را هم ایجاد نموده است. سرقتهای متعدد ، آدمربایی و آدمکشی، قاچاق مواد مخدر ، شرارت ، تجمعات خیابانی و… از جمله ی این معضلات هستند.
آنچه مسلم است بدون توجه به علل مهاجرت روستاییان و سکنه ی شهرهای کوچک به شهر های بزرگی مانند مشهد، مبارزه با معلول و تلاش برای ساماندهی حاشیه نشینی نتایج ملموس و چندانی نخواهد داشت.
مقدمه :
مهاجرت بیرویه به شهرها و گسترش حاشیهنشینی در قرن گذشته و قرن اخیر از معضلات مهم شهرهای بزرگ جهان، بخصوص در کشورهای در حال توسعه میباشد، که پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی متعددی به دنبال داشته است.
این دو پدیده جمعیتی و شهری اگر در راستای هم قرار گیرند و به هم پیوند بخورند، قطعاً مشکلات و پیامدهای منفی مضاعفی را برای یک جامعه بخصوص شهرهای بزرگ به دنبال خواهند داشت.
از آنجایی که علل حاشیهنشینی رانمیتوان خارج از چارچوب علل مهاجرت ـ بخصوص مهاجرت روستا به شهر ـ بررسی کرد، میبایستی آنها را به طور توأمان مطالعه نمود. چرا که از یک طرف عوامل دافعه (Pushfactors) در روستا موجب تخلیه این واحدهای جمعیتی و مولد میگردد و از طرف دیگر عوامل جاذبه (Pull factors) آنها را به سوی شهرها کشانده و سربار جامعه شهری مینماید.
برای بررسی نقش این فرآیند در مسائل شهری و بخصوص امنیت اجتماعی شهرها لازم است دلایل مهاجرت، تیپ مهاجران و خصوصیات آنها و همچنین وضعیت مناطق حاشیهنشین شهرها و ساکنان آنها مورد توجه قرار گیرند. چرا که بخش اعظم بزهکاری ها، جرم های مشهود و نامشهود و جنایاتی که در این کانونهای جمعیتی اتفاق میافتد و یا ساکنان آنها در سطح جامعه مرتکب میشوند، ناشی از ساختار فیزیکی، فرهنگی، جمعیتی و اقتصادی این نواحی و ساکنان آنها میباشد.
حاشیهنشینان دارای وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسبی بوده و بندرت جذب ساختارهای مدرن شهری میشوند. برداشتها و روحیات خود آنها، نحوه برخورد و رفتار شهروندان دیگر با آنها، عدم توجه مسئولان سیاسی و خدماتی شهرها به آنها، موجبات ایجاد روحیه ی عصیانورزی و حس انتقام در آنها شده که خود را به صورت رفتارهای نابهنجار و مشکلآفرین بروز میدهد.
بررسی نظریات مربوط به پاتولوژی شهری ( آسیبشناسی شهری ) و اکولوژی جرایم شهری و خشونت ها و ناآرامیهای شهری و انطباق آنها بر حاشیه ی شهر مشهد مبین ارتباط مستقیم بین ویژگیهای مهاجر و حاشیهنشین با بزهکاری و کاهش ضریب امنیتی شهرها میباشد.
مهاجرت:
« مهاجرت جابجایی بین دو واحد جغرافیایی یا به عبارت دیگر ترک یک سرزمین و اسکان در سرزمین دیگر است.»(1)
حرکات مکانی جمعیت یا مهاجرت یعنی « تغییر محل اقامت معمولی از یک نقطه جغرافیایی به نقطه دیگر» (2) که میتوان آن را از نقطه نظرات مختلف تقسیمبندی نمود مانند: فاصله مبدأ تا مقصد، طول مدت اقامت در محل جدید، عبور از مرزها و …
از نظر عبور از مرزها مهاجرت ها یا « بینالمللی » و یا « داخلی » هستند، که هرکدام به نوعی میتواند زمینهساز مشکلاتی در مقصد باشد. در این بین هجوم آوارگان کشورهای مجاور ـ مانند آوارگان افغانی ـ و مهاجرت روستا به شهر در داخل یک کشور مشکلات و تبعات بیشتری دارند.
مهاجرت به عنوان یک پدیده اجتماعی میتواند نشانه ی پویایی و تحول جامعه باشد و موجب ترقی و پیشرفت شود، همانطور که پیرمن عقیده دارد که: « هجرت روستایی نه تنها انحطاطآور نیست بلکه مترقی نیز هست».(3)اما مهاجرت های بیرویه و بدون برنامه که نتیجه ی اجرای سیساست های غلط دولت ها و نابرابریهای شدید مکانی میباشد، اثرات مخربی بر پیکر روستاها و شهرها وارد آورده و فضاهای جغرافیایی را از حرکت و پویایی باز میدارد.(4)
علل مهاجرت روستا به شهر:
برای هر حرکت که منجر به مهاجرت و در نهایت سبب حاشیهنشینی میشود میتوان عوامل مختلفی را ذکر نمود که در بین آنها دو عامل اساسی « دفعکننده» و « جذبکننده» اهمیت بیشتری دارند. (لوئیسـ1982)
مایکل تودارو تصمیم به مهاجرت از روستا به شهر را تابع دو متغیر اصلی «جذب و دفع» میداند:
1- تفاوت فاحش درآمد شهر و روستا(دافعه)
2- احتمال دستیابی به نوعی اشتغال در شهر(جاذبه)
به نظر تودارو یک روستایی در برابر امکان بیکاری در شهر و یا روستا، بیکاری در شهر را برمیگزیند چرا که چشمانداز آینده شهر روشنتر از روستا میباشد.(5)
صاحبنظران رشتههای مختلف، علت های زیادی را برای این فرایند شوم برشمردهاند که همه ی آنها به نوعی مکمل همدیگر بوده و تنها زوایای ناخوشایند از بینرفتن تدریجی روستاها را به تصویر میکشد. انگیزههای اقتصادی، فرهنگی، روانی و عاطفی، طبیعی، اداری، سیاسی و حکومتی، جهانی و غیره که به برخی اشاره خواهد شد.
نظریات اقتصادی مهاجرت بیشتر بر تفاوت شاخص های اقتصادی مانند سطح درآمد، اشتغال، تفاوتهای مکانی و… تأکید دارند.
از دیدگاه اکولوژیکی و در تحلیل اکولوژیکی ـ جغرافیایی مهاجرت، عوامل اکولوژیکی روستا (آب و خاک و…) و موضع جغرافیایی روستا مؤثر میباشند که حتی بر عوامل اقتصادی هم تأثیر زیادی دارند.(6
نظریه وابستگی، مهاجرت را امری اجباری میداند که بر اساس عدم توسعه یک محیط نسبت به محیط دیگر و وابستگی بخش غیر سرمایهداری به سرمایهداری بوجود میآید. مهاجرت از یک طرف معلول توسعه ی نابرابر و از طرف دیگر عامل گسترش و تعمیق آن میباشد. این نظریه مهاجرت روستا به شهر را نتیجه ی نابرابری های ساختی و مکانی بین بخشهای جامعه میدانند.(7)
متأسفانه رشد وابسته و ناموزون اقتصاد کشور ایران در دهههای گذشته، در قالب نظام « مرکز ـ پیرامون » و سیاستهای نادرست اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی که متأسفانه تا به امروز هم با تفاوتهایی ادامه دارد، موجب رشد قطبهای شهری به قیمت افول مناطق روستایی شده است. این روند نامعقول منجر به عدم تعادل بین مناطق کشور بخصوص شهرها و روستاها شده است. بروز جنگ و نابسامانی های اوایل پیروزی انقلاب این نابرابری ها را تشدید نموده و موجب جابجایی و انتقال منابع اقتصادی و نیروی انسانی از نواحی محروم به نواحی برخوردار، بصورت مهاجرت های فصلی، کوتاهمدت و دائم شده است.(8)
خروج نیروهای جوان و فعال در گروههای سنی 29ـ20 سال از روستاها در نتیجه ی این روند نابرابر، موجب تشدید عقبماندگی مناطق مهاجرفرست شده است. (9)
مهمترین علل مهاجرت را به طور اختصار میتوان اینگونه بیان نمود :
1- علل اقتصادی :
درآمد کم، اختلاف درآمد بین شهر و روستا، عدم تضمین و ثبات درآمدها، نوسان قیمت محصولات کشاورزی، کمبود زمین، بیکاری و نبود فرصت های شغلی، وجود فرصت های اشتغال بیشتر در شهرها، علاقه به صیانت نفس، سیاست های نادرست اشتغال، مسکن و قیمتگذاری مواد غذایی و…
علاقه به صیانت نفس و حفظ بقاء در سرشت هر موجود زندهای از جمله انسان نهفته است. اگر انسان در شرایطی قرار گرفت که از مایحتاج اولیه محروم ماند، طبیعی است که برای نجات از آن کوشش به خرج میدهد.(10)
در حقیقت آن ها از مرگ به سوی فقر و از فقر به سوی مرگ پناه میبرند.
در مطالعات نگارنده در بخش مرکزی شهرستان بیرجند، 66% مهاجرین روستایی و 75% ساکنان روستاهای مطالعه شده، عوامل اقتصادی را از مهمترین دلایل مهاجرت و ترک روستا برشمردهاند.(11)
2-علل طبیعی :
محدودیتها و مشکلات طبیعی بطور مستقیم یا غیرمستقم موجب دفع جمعیت از روستاها میشود و شاید بتوان به جرأت ادعا نمود، بسیاری از عوامل دیگر بخصوص عوامل اقتصادی مهاجرت، ریشه در عوامل طبیعی دارند.
مخاطراتی از قبیل: سیل، زلزله، بهمن، خشکسالی و محدودیت هایی مانند کمآبی و افت سطح آبهای زیرزمینی، شورشدن آبها، حرکت ماسههای روان، فرسایش خاک، سرمازدگی محصولات و…، که متأسفانه بیشتر این مشکلات طبیعی به دلیل عدم برنامهریزی و مدیریت صحیح منابع و رفتارهای طبیعی مشکلات زیادی را برای روستانشینان ایجاد مینماید، بطوری که پس از هر حادثهای مانند سیل یا زلزله و خشکسالی خانوادههای زیادی به سوی مقصدی نامعلوم و سرنوشتی مجهول در شهرها حرکت میکنند.
3-علل اجتماعی و فرهنگی :
علاقه به تحصیل و بخصوص در سطوح عالی، تحصیل فرزندان، ازدواج، روابط خویشاوندی، جاذبههای فرهنگی و هنری در شهرها، احساس حقارت و سرخوردگی به دلیل روستایی بودن، رشد سریع جمعیت و عدم تناسب آن با فرصتهای شغلی در روستا، برنامههای دولت و نیازهای اداری، تمایل به زندگی بهتر و رفاه بیشتر، خدمت سربازی، کمبود امکانات آموزشی و فرهنگی مانند مدرسه و کتابخانه و … از جمله ی این عوامل هستند.
علاقه به سوادآموزی و ادامه ی تحصیلات توسط نوجوانان روستایی از یک طرف و نبود امکانات تحصیلی کافی در روستاها در مقاطع مختلف تحصیلی از سوی دیگر، خیل عظیمی از دانشآموزان را راهی شهر نموده و آرامآرام جذب شهر و جاذبههای فریبنده و یا واقعی آن مینماید.- مهاجرتی که در بیشتر موارد از سوی والدین آنها هم همراهی میشود ـ و این سرآغاز یک مهاجرت خاموش و بی سر و صدای نسل جوان روستا و سازندگان فردای آن میباشد.
2/56% روستاهای مورد مطالعه در بخش مرکزی بیرجند و 19% مهاجران روستایی تحصیل را علت مهاجرت ذکر کردهاند و بیش از 50% این روستاها فاقد فضاهای آموزشی در مقاطع مختلف بخصوص راهنمایی و دبیرستان بودهاند.(12)
مهاجران روستایی در شهرها
این افراد در شهرها بصورت گروههای متمایز باقی میمانند و اگرچه میکوشند ارزش های شهری را تقلید نمایند ولی به از خود بیگانگی دچار میشوند. شخص مهاجر نه تنها ارزش های شهر را در خود درونی نمیکند بلکه در بسیاری از موارد به دور خودیک دیوار فرهنگی نامرئی میکشد. شکلگیری خرده فرهنگهای مهاجرنشین در شهرها نشانگر عدم انطباق او با محیط جدید است. دوگانگی و داشتن فرهنگ دهقانی و فشارهای ناشی از محدودیت های شهری در آنها حس دشمنی، عداوت و حقارت بوجود میآورد و در برابر جامعه ی شهری به خشونت میایستند. نابسامانی ها، کجروی ها، انحرافات، فسادهای اجتماعی و اخلاقی، سرقتها و… حاصل این روند میباشد. (13) (نگاهی به رفتارهای اجتماعی مردم در برخی مناطق مشهد بخصوص حاشیه شهر گویای این مسئله است).
« نمودار شماره3 »
خصوصیات و ویژگی های حاشیه نشینان :
این مناطق شهری و افراد ساکن در آن ها دارای ویژگی ها و شرایط منحصر به فردی هستند که کمتر میتوان ویژگی های مشابه آن را در سایر مناطق شهری مشاهده نمود. این ویژگی ها از ابعاد مختلف کالبدی، فرهنگی، جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی و… قابل طرح میباشند. این مناطق به دلیل برخورداری از این ویژگی ها، پتانسیل کافی برای مشکلات اجتماعی و نابسامانیهای شهری و انواع جرمها و بزهکاریها را دارند.
با توجه به هدف این مقاله و همچنین دسترسی بیشتر به اطلاعات در خصوص کانون های جمعیتی حاشیه ی شهر مشهد، نقش این شرایط در جرمخیزی حاشیه، و جرایم سطح شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته اند.
بررسی نظریات اکولوژیکی جرایم شهری، خشونت ها و آشوب های شهری، با توجه به خصوصیات این مناطق نوعی ارتباط میان ویژگی های حاشیهها، ساکنان آنها و امنیت شهرها ـ با ابعاد مختلف آن ـ را نشان میدهد.
بررسی دلایل جرایم، آشوبها و خشونت های شهری از دیدگاه اکولوژیکی :(24)
دیدگاه اکولوژی شهری در هنگام مطالعه ی جرایم شهری به دو نظریه بیش از همه توجه دارد :
الف) نظریه ی تأکید بر مکان ویژه یا بخش مرکزی شهر، که در آنها میزان جرایم در بخش مرکزی شهرها بیش از سایر مناطق شهری میباشد( مناطق فقیرنشین شهر).
ب ) نظریه ی محیط مساعد که ارتباط میان محیط زندگی با ارتکاب جرایم را بررسی میکند.
دراین دیدگاه همچنین در باره ی عوامل مؤثردرفراوانی و نوع جرایم شهری سه نظریه وجود دارد که عبارتند از :
1-رابطه ی میان جرایم و هفت عامل اجتماعی : تحصیلات، اجاره خانه، تراکم جمعیت، اقلیت های قومی، غیراستاندارد بودن محیط زندگی، میزان متولدین خارجی، مالکیت خانه.
2-تجزیه و تحلیل اکولوژیکی از محیط فقر: که سه عامل خانههای ناسالم، بیکاری و فقر را در رابطه با میزان جرایم و افزایش آنها رابررسی میکند.
3-نظریه طبقهبندی واحدهای مسکونی : طبق این نظریه، میزان جرایم میان اجاره نشینان بیشتر از مالکین واحدهای مسکونی است. که بیانگر تفاوتهای اجتماعی ـ اقتصادی میان طبقات مختلف در جامعه ی شهری است.
علل خشونت های شهری از دیدگاه اکولوژی شهری عبارتند از :
1-وجود امکانات و شرایط لازم : مانند خیابانهای خلوت، متروها، ایستگاه های راهآهن، باغات، اماکن متروکه و…
2-شیوه ی زندگی در محلات
3-خشونت خردهفرهنگ ها: که از تجمع آنها در محلات و در جهت اعتراض به فرهنگ و ارزش ها و رفتار اکثریت مرتکب اعمال خشونتبار میشوند.
4- بیگانگی اجتماعی: ساکنین برخی محلات ـ بخصوص گتوهای قومی و فقیر،( نژادی و مذهبی) خود را نسبت به جامعه شهری بیگانه احساس میکنند و این بیگانگی و فشارهای ناشی از محدودیت های جامعه ی شهری، در آنها حس دشمنی، عداوت و حقارت بوجود میآورد و در برابر جامعه ی شهری و بخصوص بیعدالتی های آن به خشونت متوسل میشوند.
5-فشار روانی و استرس: نیاز به درآمد، تحصیل، مسکن سالم،و عدم دسترسی به این نیازها موجب فشارهای روحی و افسردگی و هیجانات روانی میگردد. این مردم همواره حل مسائل خود را از طریق برخوردهای شدید پیگیری میکنند. ( که البته در بسیاری مواقع نتیجه هم میگیرند)
6-ناامیدی و محرومیت نسبی: آشنایی آنها با کمبودها و محدودیت های خودشان و توقعات جامعه ی شهری و برخورداری های متفاوت، موجب میشود آنها هر روز دستیابی به این امکانات و موقعیتها را دور از دسترستر ببینند و بیشتر ناامید شوند.
7-سازمانشکنی: از بین رفتن حرمتها، تعهدات و روابط انسانی که جامعه سعی در استحکام و تثبیت آنها دارد، عدم تجانس بیش از حد در شهرها، بخصوص حاشیهها این هنجارستیزی و ساختارشکنی را تقویت مینماید. ناآرامی های شهری بیشتر به دلایلی مانند رکود اقتصادی، بیکاری، شرایط نامطلوب اجتماعی، کمبود خدمات شهری و تحریکات دیگران و… رخ میدهد.
با بررسی ویژگیهای مناطق حاشیهنشین مشهد انطباق بیشتری بین نظریات یاد شده و آنها به چشم میخورد.
ویژگی های مناطق حاشیه نشین
ویژگی های مناطق حاشیهنشین را میتوان از چند بعد کلی بررسی نمود : (25)
1-ویژگیهای کالبدی (فیزیکی): اولین و مهمترین مشخصهای که این مناطق را از سایر مناطق شهری جدا میکند ویژگیهای کالبدی میباشد. ساکن این نواحی غالباً به صورت غیراستاندارد، در محیطی ناسالم و گاه در کمتر از یک شب برپا میشوند، ظاهر به هم ریخته، فضای محدود، واحدهای مسکونی کوچک، مصالح کمدوام، عدم رعایت اصول فنی و مهندسی در احداث بناها، معابر کمعرض و نامنظم، آسفالت نبودن بیشتر معابر، چالههای فراوان، اتاقهای کوچک و نمور و تاریک، دیوارهای کوتاه و مخروبه و… برخی از این ویژگی ها هستند.
این وضعیت از طرفی معلول ضعف اقتصادی خانوادهها بوده و از طرف دیگر متأثر از فرهنگ حاکم بر این نواحی که متأثر از خواستگاه مهاجرین میباشد ـ است. تعداد زیاد منازل کوچک و بدون امکانات و با جمعیت زیاد در دو طرف کوچههای باریک و خاکی، سکونت فرزندان جوان همراه با والدین در زیر یک سقف و بسیاری امور دیگر شرایط لازم برای اعمال ضد ارزشی، متغایر با اخلاق و نافی قانون و نظم را فراهم میآورد.
درگیریهای آنها با مأموران شهرداری و تجمعات آنها به دلیل اعتراض به تخریب برخی واحدهای مسکونی از سوی شهرداری، مقاومت در برابر قانون را به دنبال داشته است و تبعاتی را هم برای شهر ایجاد نموده است. (غائله خرداد ماه سال 71)
2-ویژگی های جمعیتی :
برخی صاحبنظران ویژگیهای زیر را برای جمعیت این مناطق ذکر کردهاند :
بالا بودن شمار کودکان
فراوانی خانوارهای دو یا چند نفر یا تک نفری مردان
زیادی جمعیت در گروههای 25-15 ساله
بعد رفاهی :
ساکنان این مناطق غالباً به خدمات شهری به آسانی دسترسی نداشته و در بسیاری از موارد کاملاً فاقد این گونه خدمات هستند، خدماتی مانند برق، آب، تلفن، فضای سبز، راههای ارتباطی، مراکز فرهنگی و تفریحی، اماکن ورزشی و…
فقدان این امکانات از طرفی موجب افزایش فرهنگ فقر و فقر فرهنگی شده و از طرف دیگر موجبات اعتراض اهالی را به بیعدالتیهای موجود بین آنها و سایر نواحی شهری فراهم مینماید. آنها مقصر اصلی وضع و حال خود را طبقه ی ثروتمند جامعه و حتی مسئولین شهر میدانند، که باید از آنها انتقام گرفت.
این طرز تفکر وقتی با بیسوادی، فقر، بیکاری، تحقیر و سرگردانی در شهر، آشنایی با افراد شیاد و… همراه میشود، پتانسیل انجام اقدامات ضد امنیتی و ضد فرهنگی خطرناکی دارد.
اعمالی از قبیل راهپیماییها و اعتراضات دستهجمعی، تعرض به اماکن و اموال دولتی، عدم توجه و حتی برخورد با مأموران و مجریان دولتی و بیاعتمادی نسبت به آنها و اموری از این قبیل براحتی میتواند بستر مناسب را برای افراد سودجو، شرور و ضد انقلاب جهت رسیدن به اهداف نامشروعشان فراهم نماید.
مشخصات فروشنده
نام و نام خانوادگی : مجتبی خادم پیر
شماره تماس : 09151803449 - 05137530742
ایمیل :info@payfile.org
سایت :payfile.org