جنسیت در ارتباطات میان فرهنگی بررسی کیفینگر برنامههای توسعه بینالمللی ژاپن - جنسیت در ارتباطات میان فرهنگی بررسی کیفینگر برنامههای توسعه بینالمللی ژاپن
سوال اصلی در این مقاله به این نکته بر می گردد که گفتمان توسعه از دیدگاه آژانس همکاری بین المللی ژاپن [1] که به اختصار JICA نامیده می شود زنان و جنسیت را چگونه بر اساس پراکندگی مناطق جغرافیایی، تفسیر و ترسیم میکند. تحلیل و بررسی این مساله از طریق مصاحبههای عمیق، تحلیل اسناد و مدارک و فیلمهای ویدئویی صورت گرفته است. یافتههای برنامههای توصیفی که از سوی JICA در آسیای شرقی، آسیای جنوبی، آمریکای لاتین، افریقا و خاورمیانه به انجام رسید، موید این مطلب بود که آن دسته از مناطقی که از لحاظ فرهنگی [در مواجهه با جنس مخالف] فاصلهدار به نظرمیآیند -خصوصاً درفرهنگهای همسو باجوامع اسلامی- در مقایسه با جوامعی که از این لحاظ بیفاصله و صمیمیتر هستند، بیشتر احتمال میرود که بر تمایلات جنسی زنان متمرکز شده و آنان را چون قربانیانی منفعل در نظر گیرند.
از این رو جنسیت به صحنهای فوق العاده بحث برانگیز در حوزه توسعه بدل شده است که همچون نهادها و اجتماعات بر سر ماهیت بازنمایی و تبیین مسائل اجتماعی و نیز تخصیص منابع (در برابر نفوذ و مداخله توسعه) تقلا میکند. این بررسی، تفسیر و برداشت موجود از زنان را در متن مسائل جنسیتی درگیر بابرنامههای توسعه جهانی (که به پشتوانه "آژانس همکاری بین المللی ژاپن" (JICA) انجام شده را) مورد کندوکاو قرار میدهد. زمانی که برنامهها و پروژههای توسعه JICA مفهوم سازی و توصیف میشود، مشخصاً این سوال مطرح میشود که نیازها و نقشهای زنان در فرایند توسعه چگونه شکل پیدا میکند؟ و مسائل جنسیتی چگونه بر اساس منطقهای که توسعه در آنجا عملی شده است، متمایز میشوند؟ در این مطالعه موردی JICA، به مثابه اهداکننده دوجانبه اجازه میدهد که پژوهشی از تفاسیر شرق شناسانه که صرفاً قدرت فراگیر فرضیههای محیطی را پیچیده میکند، در کنار حوزههای غربی آن صورت بگیرد و تفاسیر و تعابیر جنسیتی (در گستره تبعیضهای موجود از لحاظ "مجاورت فرهنگی" (Cultural Proximity)) مورد ملاحظه واقع شود (Straubhaar, 1991).
مفاهیم اساسی این کار مشتمل بر توجه به مسائل جنسیت و توسعه در قالب دخالت و نفوذ توسعه ژاپنی است. خصوصاً اینکه توسعه به عنوان شکلی از "گفتمان سازمانی/ نهاادی" (Institutional discourse) و فرضیههای مرتبط با مسائل مطرح شدهی جوامع و شیوه حل و فصل آنها، تبیین شده است ( Wilkins & Mody, 2001 ). به همین منظور در این پروژه تحقیقی، جنسیت به عنوان یک "سازه اجتماعی" (A Social Construct) تفسیر و شناخته میشود که با موقعیتهای سازمانی در میآمیزد و با عواملی از قبیل نژاد، قومیت و سایر نشانههای متفاوت فرهنگی از طریق سیاستها و رسوم جاری در نهادهای توسعه پیوند میخورد.
■ توسعه و جنسیت
چارچوب اساسی در این تحقیق مفروض میدارد که توسعه به مثابه یک گفتمان نهادی عمل میکند که شناخت نسبت به زنان و جنسیت را با مداخله خود روشن میسازد ( Escobr, 1995; Crush, 1995). این گفتمان فراتر از حد توصیف جوامع و شرایط آنها بسط پیدا کرده، و مهارتی را پایه ریزی میکند که توسط آژانسهای توسعه ایجاد شده شکل قانونی به خود گرفته است (Moore, 1995; Hegde, 1996 ). شیوه بیان مسائل اجتماعی شامل مشخصکردن شرایط بغرنج و تعریفکردن گروههایی برای نگه داشتن آن شرایط در مسیری است که به یک سازمان اجازه دهد که در برنامهها و استراتژیهایش، ژست راه حلهای مستدل و منطقی به خود بگیرد (Sch^n,1979). همانطورکه عوامل انتقادی، دخالت و نفوذ اجتماعی را هدایت میکنند، نهادهای اهداکننده هم به کنترل و بررسی نیازمندند تا با قدرت فوقالعادهای که در زبان و عملشان دارند، بتوانند شکلدهی به بحثهای جهانشمول و نفوذ در جوامع و ملتهای دریافت کننده را در دست گیرند (Wilkins, 2000a).
اعتقاد کلی گفتمان توسعه -همچون معرفت که گروههای قدرتمند را قادر به تثبیت حاکمیت و توجیه نفوذ و مداخله میکند- ریشه در چارچوب نظری سعید دارد (1978). بحث شرق شناسی او، انتقادی است که نظرها را به پویایی تاریخی و ساختاری معطوف میسازد و تسلط ایدئولوژیک را از طریق رسانه، نیروهای مسلح و آموزش- افزودن برنهادهای متولی توسعه- ناگزیر و رهنمون شده میداند. سعید، چارچوب بحث خود را (از آنچه درگیر شدن کشورهای اروپای غربی در شرق شناسی بوده) به اهمیت بازشناسی نقش ایالات متحده به عنوان قدرت مسلط در مفهوم جهانشمول کنونی، تغییر میدهد. من مایلم بیشتر به این بحث پرداخته و یادآور شوم که آنچه اهمیت دارد ضرورتاً موقعیت اقلیمی نیست، بلکه در واقع اتصال به منابع است که در جدال قدرت مهم محسوب میشود.(Shah & Wilkins, 2004). ارزش گفتههای سعید در خصوص نقش قدرت در فرایند تولید فرهنگی، در مفاهیم تاریخی متجلی میشود (Parks & wilkins, 2004; Shome, 1996). در این تحقیق من به دو وضعیت تکمیل کننده مطرح شده است:
نخست اینکه تفاوتهای منطقهای غرب در تقابل با شرق نیازمند ریختشناسی مجدد است؛ پسهمانطور که به نقش ژاپن در این فضا اذعان داریم، باید دیدگاه شرقشناسانه خود را به سوی منطقه به اصلاح "خاورمیانه" نیز تسهیم وارائه دهیم؛ و دوم اینکه ملتهای پدرسالار باید جهت رفع تبعیض درک بیشتری از امپریالیسم فرهنگی را تعمیم دهند (Midgely, 1998).
تبحر و دانش فمینیستی توجه را به جنسیت، به مثابه یک ساخت اجتماعی معطوف میدارد و آن را در مفاهیم اجتماعی و سازمان یافته به چالش میکشد. نظریههای فمنیستی مربوط به پویایی ساختاری، تحلیل و پژوهش را در خصوص تظلم و تسلط جنسی از طریق بررسی گفتمانهایی که مسائل و مشکلات زنان را تبیین میکنند و راه حلهای بالقوه ارائه میدهند، ترویج میدهند (Buzzanell, 1994; Cals&Smarc
مشخصات فروشنده
نام و نام خانوادگی : مجتبی خادم پیر
شماره تماس : 09151803449 - 05137530742
ایمیل :info@payfile.org
سایت :payfile.org