فایلوو

سیستم یکپارچه همکاری در فروش فایل

فایلوو

سیستم یکپارچه همکاری در فروش فایل

پایان نامه بررسی جامع شیطان در 42 صفحه ورد قابل ویرایش

پژوهش بررسی جامع شیطان
پژوهش بررسی جامع شیطان - پایان نامه بررسی جامع شیطان در 42 صفحه ورد قابل ویرایش



پژوهش بررسی جامع شیطان در 42 صفحه ورد قابل ویرایش
مقدمه : ماده و معنای لغوی شیطان : تعریف شیطان فرق شیطان با ابلیس چیست ؟ نامهاو عناوین ابلیس چیست ؟ ماهیت شیطان چیست ؟ علت سجده نکردن شیطان چه بود ؟ علت دشمنی ابلیس با آدم و همسرش چه بود ؟ معنای کلی خاطره ، الهام ، وسواس ، ملک ، شیطان ، توفیق وإغواءچیست ؟ راهها و حیله های شیطان چیست ؟ وسوسه چیست ؟ معنای لغوی وسوسه چیست ؟ فرق وساوس شیطانی با خواطر نفسانی چیست ؟ نفی خواطر چیست و چگونه حاصل می شود ؟ آراستن عمل زشت توسط شیطان : راههای ورود شیطان به دل چیست ؟ آیا اجانین ( شیاطین و کفار از آنها ) همان میکروبها هستند ؟ شیاطین قرین چه کسانی هستند ؟ راه رهایی از شیطان توکل به خداست : بحثی در تمثل شیطان : تمثلات و سخنان شیطان در حکایات : چرا شیطان ضعیف و ذلیل شد ؟ شیطان و شاگرد شیخ انصاری (ره) : چه موقع دل شیطان شاد می شود ؟ بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ وَ صَلَّ اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الهِ الْطّیِّبینَ الْطَّاهِرین مقدمه : حمد مخصوص خدایی است که تمام کارهایش از روی علم و حکمت می باشد و از اوجز خیر و صلاح سر نمی زند و بر همه موجودات کمال رأفت و رحمت را دارا می باشد و حتی قراردادن موجودی به نام شیطان جهت اغوای بنی آدم هم ، از روی مصلحت و حکمت او بوده است . کتابی که در پیش روی دارید نتیجه روزها و ساعتها تحقیق در کتب مختلف و جمع آوری مطالبی که بتواند حقیقت شیطان را بیشتر برای ما روشن نماید ، می باشد . در این کتاب سعی شده است شیطان را آن طور که به واقعیت نزدیکتر است معرفی و مطالب را از کتب معتبر اخذ و ارائه نماییم . نکته ای که لازم به تذکر است این است که ، هر کس به راههایی که جهت رهایی از شیطان بیان شده است عمل نماید ، با عنایت پروردگار ، مسلماً می تواند از دامهای او گریخته و در قلعه محکم الهی پناهنده شود و از دسترس او در امان بماند . به همین جهت توصیه می شودحتماًقسمت اخیر کتاب راکه دررابطه با همین نکته است مطالعه فرمایید .درآخر از همه کسانیکه بنده را در تدوین این مجموعه بنحوی یاری نموده اند تشکر می نمایم . ماده و معنای لغوی شیطان : مفسرین در ریشه و اشتقاق « شیطان » اختلاف کرده اند ، برخی از ماده « شاط » و گروهی از ماده « شَطَن » دانسته اند و جهت اختلاف این است که هر دو ماده ، مناسب معنای شیطان است . ابن اثیر « شاط » را در نهایه چنین معنا کرده است « شاطَ یَشیطُ » به معنای سوختن ، و به این حدیث استناد نموده است « اذا استشاط السُّلطانُ تَسَلَّطَ الشَّیطان » هر گاه آتش غضب بر سلطان چیره شود و مانند آتش گردد ، شیطان بر او غلبه می کند . در المنجد چنین آمده است « شَاطَ یَشیطُ شَیْطاً وَ شَیاطَهً وَ شَیطوُطَهً » سوختن چیزی را گویند و « شاطتِ القِدْرُ » سوختن غذای درون دیگ و چسبیدن به آن را گویند و « اِسْتَشاطَ عَلیه » یعنی از شدت خشم آتشین شد . در قاموس بعد از بیان مطالبی که از المنجد بیان شد می گوید : « شاطَ فُلانٌ » یعنی هلاک شد و از این ماده است شیطان ، و « أَشاطهُ وَ شَیَّطَهُ » سوزاند و هلاکش ساخت.و در ماده « شَطَن » می گوید : ریسمان طویل و « الشّاطِن » خبیث ، و « الشیطان » هر گردنکش متمردی از انس و جن و جنبندگان « شَیطَنَ وَ تَشَیطَنَ » أی فَعَلَ فِعلَهُ : یعنی هر کس چنین کند ( گردنکشی کند یا خبث ورزد )در نهایه می گوید : اگر نون شیطان را اصلی بدانی از ماده « شَطَنَ » مأخوذ است به معنای دوری یا دور از خیر . یا از ریسمان طویل ، و اگر نون آن را زائد بگیری از «شاطَیشیطُ » است : هر گاه هلاک شود : یا از « اِستشاطَ غضباً » هر گاه در خشم شد . در المنجد در ماده « شَطَنَ » می گوید : « شَطنهُ شطناً » وی را دور ساخت . و « شطنَ الرَّجل » از حق دور افتاد . « الشیطان » روح شریر . راغب در مفردات می گوید : نون در شیطان اصلی است ، و از ماده « شطنَ » می باشد ، به معنای « تباعد » و گفته شده نون در آخر آن زائد است . و ابوعبیده گفته است : « شیطان » هر سرکشی است از جن و انس و حیوانات « الشیطان اِسمٌ لِکلِّ عارمٍ من الجن و الانس و الحیوانات ». تعریف شیطان فخررازی در تفسیر گوید : هر متمردی ککه از طاعت خدا دور باشد را شیطان گویند . و گفته شده است شیطان قدرتی است نابکار و بسیار بدکردار ، که بر هر موجود گستاخ و سرکشی قابل اطلاق می باشد . در فرهنگ عرب ، شیطان نیرو و روحی است پلید و سرکش ، که به هر موجود گستاخ و نافرمان قابل اطلاق است ، خواه از آدمیان باشد یا از پریان یا از چهارپایان . شیطان روح شریر و متمرد است و به مناسبت دوری از خیر و رحمت خداوند ، وصف شیطان بر او اطلاق شده است و بهتر آن است که شیطان را وصف بدانیم . و گفته شده شیطان خود به خود وجود ندارد ، اسم بلا مسمّی و لفظی است معما ، چنانکه سیمرغ نامی دارد و هیچ نشانی ندارد . فرق شیطان با ابلیس چیست ؟ آیا شیطان همان ابلیس است ؟ پاسخ منفی است ، یعنی شیطان غیر از ابلیس است . شیطان ، آن چنانکه از موارد استعمال آن بدست می آید ، موجودی است فتنه انگیز ، موذی و مضر ، که پیوسته در صدد آزار و اذیت ، و انحراف و گمراهی مردم است و بر ایجاد اختلاف و فساد ، کوششی پیگیر و مستمر دارد ، چنانچه خداوند می فرماید : « انّما یریدُ الشیطانُ انْ یوقعَ بینکمُ العداوهَ و البعضاءَ » ترجمه : شیطان پیوسته می کوشد ، تا در میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند . اما ابلیس ، به معنای مأیوس از رحمت خداست . و آن موجودی است سرکش و عصیانگر ، که از نافرمانی و تمرد ، دستور خداوند متعال را اطاعت نکرده و بر آدم خاکی سجده ننموده . ابلیس اسم خاص است برای عصاینگری که پس از سالها عبادت ، بر اثر عدم انقیاد و تسلیم ، یکباره از کاخ تکبر و انانیت فرو افتاد ، و برای همیشه از درگاه حق رانده شد . آدم را فریب داد ، و هم اکنونو با لشگریانش در کمین آدمیان است . عده ای پنداشته اند که شیطان همان ابلیس است ، اما با توجه به معنای لغوی این دو واژه عربی ، وبا عنایت به موارد استعمال آنها ، به خوبی روشن می شود که این نظریه صحیح نیست . تعجب آن است که : بعضی از مترجمین ، در قرآن و نهج البلاغه ، گاهی ابلیس را به شیطان ترجمه کرده اند ، که از باب حسن ظن می توان گفت : شاید توجه به مفهوم وسیع کلمه شیطان داشته اند ، که بر هر موجود متمرد و سرکشی قابل اطلاق است . اگر در قرآن مجید و اخبار و روایات ، گاهی از ابلیس تعبیر به شیطان شده است ، از این جهت می باشد که ابلیس مشمول این وصف است یعنی موجودی است سرکش و متمرد . یکی از دانشمندان در این زمینه می گوید : شیطان به معنای موجود شرور است و هم بر مخلوقات شرور ، خواه از جن باشد و خواه از انسان ، وو ابلیس از جن است . همانطور که در قرآن کریم ، کلمه آدم ، اسم خاص و عَلَم است برای آدم ابوالبشر ، و انسان و بشر اسم عام و اسم جنس است برای نوع بنی آدم ، همین طور کلمه ابلیس اسم خاص و علم است برای رئیس شیاطین و جنیان ، و شیطان وجن اسم عام است برای آن نوع . در صدر آیه 50 از سوره 18 : الکهف ، آمده است که « واذ قلنا للملئکهِ اسْجدوا لأدمَ فسجدوا الّا ابلیس َ کانَ مِنَ الجنِّ ففسقَ عنْ امرِ ربِّهِ ». ترجمه : و یاد بیاور ای پیامبر ؛ زمانی را که ما به فرشتگان گفتیم : به آدم سجده کنید ، همگی سجده نمودند مگر ابلیس که او از جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچید . و در آیه 94 و 95 ، از سوره 26 : الشعراء آمده است : « فَکُبْکِبُوا فیها همْ وَ الغاون و جنودُ ابلیسَ اجمعونَ » ترجمه : در وقتی که جهنم برای گمراهان ظهور کند : پس همه معبودهای باطل و همه گمراهان به رو در آتش افتند ، و تمامی لشگریان ابلیس نیز به رو در آتش افتند . نامهاو عناوین ابلیس چیست ؟ نامها و اسماء گوناگونی برای ابلیس ذکر کرده اند که بدین قرار می باشد : 1- عزازیل که گویند : عبری و به معنی عزیز خدا ، و یا نام بُزی است که کفاره گناهان را بر او می گذارند و در وادی بایر وبی آب و علفی رها می کنند تا کفاره گناهان قوم را به موضعی نامعلوم ببرد و آن نقطه نامعلوم منتهی الیه گناهان است ، ابلیس قبل از معلوم واقع شدن ، دارای این نام بود . 2- رجیم : چون ابراهیم او را در منی رجم و سنگسار کرد و یا اینکه توسط ملائکه یا به وسیله شهابهای آسمانی پرتاب شد . 3- حارث 4- ابومره( یا ابو قره و یا قتره ) . نفی خواطر چیست و چگونه حاصل می شود ؟ اما نفی خواطر : عبارت است از تسخیر قلب و حکومت بر آن ، تا سخنی نگوید و عملی انجام ندهد و تصور و خاطره ای بر او وارد نشود مگر به اذن و اختیار صاحب آن . و تحصیل این حال بسی صعب و دشوار است و لذا گفته اند که نفی خواطر از اعظم مطهرات سرّ است . چون سالک در مقام نفی خواطر می افتد ناگهان متوجه می شود که سیل بنیادکن خواطر و اوهام و خیالات او را فرا می گیرد و حتی خاطراتی که باور نمی کرد به خاطرش خطور کند از وقایع کهنه گذشته یا خیالات غیر قابل وقوع بر او راه می یابند و دائماً او را مشغول به خود می کنند .سالک و ( هر کسی که قصد رهایی دارد ) باید در این مقام مانند کوه ثابت بایستد و هر خاطری که پیدا شود و زحمت دهد او را با شمشیر ذکر هلاک کند و مراد از ذکر در اینجه همان اسماء الهیه است که باید سالک در وقت خطور خاطره به یکی از آن اسماء توجه کند و توجه خود را بر آن مستدام بدارد و پیوسته با چشم دل به سوی آن نگران باشد تا آن خاطره از خانه دل بیرون رود و این طریق بسیار صحیح است که باید فقط با ذکری که همان توجه و یاد یکی از اسماء خداست خاطره را دور کرد « اِنَّ الذینَ اتَّقوا إِذا مسَّهم طائفٌ مِنَالشیطان تذکر و فإذا هم مبصرون » ترجمه : کسانی که تقوا دارند وقتی که اندیشه ای از سوی شیطان آنانرا وسوسه کند ، زود یادآور شوند و در این صورت ایشان از بینایان خواهند بود . بر اساس مشکل بودن رهایی از این نوع خواطر است که پیامبر می فرمایند : « منْ صلّی رکعتین لمْ یُحدِّث فیها نفسَهُ بشیءٍ مِن أمرِ الدنیا غفَرلهُ ماتقدَّمَ مِن ذنبهِ وَ ما تَأَخرَّ » کسی که دو رکعت نماز بخواند و چیزی در خاطر او خطور نکند از امر دنیایی ، گناهان گذشته و آینده او بخشیده می شود . آراستن عمل زشت توسط شیطان : « وَ قالَ فرعونَ یا هامانُ ابنُ لی صرحاً لعلِّی أَبلغُ الأسبابَ أَسبابَ السمواتِ فاطَّلعَ إِلی موسی و إِنّی لاَظنُّهُ کاذباً و کذلکَ زیِّنَ لفرعونَ سوءُ عملهِ و صدَّ عنِ السبیلِ و ما کَیدُ فرعونَ إلَّا فی تبابٍ » ترجمه : و فرعون به هامان گفت : برای من بنای بلندی بساز تا بوسیله آن از خدای موسی اطلاعی بدست آورم و من گمان می کنم که موسی دروغ می گوید . برای فرعون زشتی عملش زینت داده شده بود و او را از راه بازداشته بود و این نقشه های فرعون نتیجه ای جز هلاکت ندارد . یکی از بزرگان می گویند : مفاد جمله و کذلک زین ...یک قاعده و ضابطه کلی را بیان می کند و آن این است که چرا فرعون در مقابل حقی که موسی او را به آن می خواند ، اینطور دست و پا می زد ؟ برای اینکه شیطان عمل زشت او را در نظرش زیبا جلوه داده بود و او را از راه رشد نگه داشته بود وو این عمل شیطان در زندگی انسان بسیار دیده می شود که گاهی اوقات با اینکه انسان می داند حرفش غلط است و یا عملش اشتباه است و یا حق با دیگری می باشد ولی همینطور دست و پا می زند تا عمل خودش را صحیح جلوه دهد و این حال از حالات شیطانی می باشد . راههای ورود شیطان به دل چیست ؟ حرص و حسد : یکی از آن دردهای بزرگ حرص و حسد است : هر گاه بنده به چیزی حریص باشد حرص او را کر و کور می کند . پیامبر (ص) فرمودند : اگر چیزی را دوست بداری تو را کر و کور می کند . « حُبُّکَ الشَّیء یعمی و یصّم » نور بصیرت همان است که راههای ورود شیطان را می شناسد ، و چون پرده حرص یا حسد آن را بپوشاند نمی بیند و شیطان فرصت پیدا می کند و در نظر شخص حریص تمام کارهایی که او رابه خواسته اش می رساند نیکو جلوه می دهد ، اگر چه زشت و ناپسند باشد ، روایت شده که وقتی نوح (ع) بر روی دریا حرکت می کرد و در کشتی از هر جانداری دو جفت برد ، چنانکه از طرف خدا مأمور شده بود ، در کشتی پیرمردی را دید که او را نمی شناخت پس به او گفت : چه چیز انگیزه ورودت شد ؟ گفت : وارد شدم که دلهای یارانت را در اختیار گیرم تا دلهایشان با من و بدنهایشان با تو باشد ، نوح (ع) گفت : ای دشمن خدا از کشتی بیرون شو که تو رانده درگاه خدایی ، ابلیس به او گفت : پنج چیز است که مردم به سبب آن هلاک شده اند ، سه چیز برایت می گویم ولی دو تا را نمی گویم . خدا به نوح (ع) وحی کرد که به آن سه نیاز نداری ، به او دستور بده آن دو را برایت بگوید . نوح به شیطان گفت : آن دو چیز چیست : « گفت : دو چیزی است که در مورد آن دو مرا دروغگو نخوانی و با من مخالفت نکنی . مردم را حرص و حسد هلاک ساخته است ، من بوسیله حسد لعنت شدم و شیطانی رانده شدم . اما حرص : تمام ( نعمتهای ) بهشت بر آدم مباح شد و من بوسیله حرص وی به حاجتم رسیدم ( و او را گمراه کردم ) . دیگر از راههای مهم ورود شیطان علاقه به آراستگی لباس و اثاث و خانه است : شیطان هر گاه این علاقه را در دل آدمی ببیند در آن تخم می گذارد و جوجه می کند . پس همواره شیطان او را به آباد کردن خانه و تزیین سقف و دیوارها و توسعه بناهای آن فرا می خواند و نیز به آراستگی لباس و مرکب ها دعوت می کند و در طول عمرش او را به فرمان خویش در می آورد و هر گاه او را به این امور گرفتار ساخت دیگر نیازی ندارد که نزد او برگردد ، زیرا یکی از این دلبستگی ها او را به دلبستگی دیگری فرا می خواند و همچنان ادامه می یابد تا اجلش برسد و بمیرد ، در حالی که پیرو شیطان و در راه او می باشد . از این روست که بیم می رود فرجام و پایان کار آدمی به کفرانجامد . شیاطین قرین چه کسانی هستند ؟ وَ مَن یَعشُ عنْ ذکرِ الرَّحمن نُقَیِّض لَهُ شیطاناً فَهُوَ لَهُ قرین و کسی که از یاد رحمان ، خود را به کوری زند شیطانی برایش مقدر می کنیم تا همواره قرینش باشد . (عشا – یعشوا – عشواً ) در مورد کسی که خود را به کوری و یا شبکوری زده باشد ، بدون اینکه در چشمانش آفتی باشد ، بکار برده می شود . و کلمه « نقیض » از مصدر « تقیض » به معنای تقدیر است و همچنین به معنای چیزی را نزد چیزی برده می باشد. بنابراین معنای آیه شریفه این می شود که : کسی که از یاد خدای رحمان ، خود را به کوری بزند و به این مسئله به نظر شبکورها بنگرد ، ما شیطانی برایش می آوریم . پس شیاطین قرین و همنشین کسانی هستند که از ذکر و یاد خدا روی گردان هستند . و در قرآن در جای دیگر تعبیر به ارسال کرده است می فرماید : « ألم تَرَ أنا اَرسلنا الشَّیاطینَ عَلیَ الکافرینَ تَؤُزُّهُم أزَّا » آیا نمی بینی که ما شیطانها را به سراغ کافران فرستادیم تا به نوعی تحریکشان کنند . بنابراین شیاطین قرین این چنین افرادی شدند ، « وَ اِنَّهم لَیَصُدُّونَهم عَنِ السَّبیلِ وَ یَحسَبوُنَ أنَّهم مُهتَدونَ و همین هایند که همواره از راه حق جلوگیری می کنند و خیال می کنند راه درست همان راهی است که آنان می روند . یعنی شیطانها هستند که اینگونه افرادی را که از یاد خدا خود را به کوری می زنند ، از یاد او منصرف می کنند و در این موقع آنها فکر می کنند که به سوی حق راه یافته اند . و این پندار از جانب شیطان و دلیل بر قرین بودن شیطان با آنان می باشد و نشان می دهد که آنها از تحت ولایت خدا خارج و تحت ولایت شیطان درآمده اند و دلیل این مطلب این است که انسان بطبع اولی خود متمایل به حق است و به حکم فطرتش می خواهد هر چیزی که به او عرضه می شود بشناسد ، اما اگر سخن حقی بر او عرضه شود و او بواسطه هوای نفسش آن را بپذیرد و این روشش را ادامه دهد ، خداوند هم بر دلش مهر می زند و چشم دلش را کور می نماید و برایش قرینی قرار می دهد ، در این وقت است که دیگر با هر حقی که مواجه می شود آن را بر باطل منطبق می کند ، با اینکه فطرتاً متمایل به آن حق است ولی شیطانش او را به این تطبیق دعوت می نماید در نتیجه می پندارد که راه همین است و متوجه نیست که در بیراهه است و احتمال هم نمی دهد که دارد به طرف باطل حرکت می کند . و این همان پرده ای است که خداوند می فرماید : « ألَّذینَ کَانَت أعیُنُهُم فی غِطاءٍ عَن ذِکری آن کسانیکه از یاد من بر روی چشمهایشان پرده ای بود . تا آنجا که می فرماید : « قُل هل نُنَبئُّکم بِالأخسَرینَ أعمالا ألَّذینَ ضَلَّ سَعیُهم فی الحیاهِ الدُّنیا ، وَ هُم یَحسَبونَ أنَّهم یُحسِنونَ صُنعا بگو آیا می خواهید به شما خیر دهم از کسانیکه در اعمالشان از هر کس دیگر بی بهره ترند ؟ کسانی هستند که در دنیا هر چه می کردند در بیراهه می کردند و می پنداشتند که کار خوبی می کنند . و در آیه ای دیگر در روز قیامت به اینگونه افرادی که در دنیا قرینی از شیطان داشتند ، می فرماید : « لَقد کُنتَ فی غَفلَهٍ مِن هذَا ، فَکَشفنا عَنکَ غِطاءَکَ ، فَبصرُکَ الیومَ حدید »‌تا اینکه می فرماید : «‌قالَ قَرینُهُ : رَبَّنا ما أطغَیتُهُ ، وَ لکن کانَ فی ضلالٍ بعید » تو همانی که در دنیا از این عالم در غفلت بودی ، ما پرده غفلت را کنار زدیم ، اینک امروز دیدگانت تیزبین و خیره شده است ، قرینش در پاسخ می گوید : پروردگارا : من او را به طغیان نکشیدم ، بلکه او خودش در بیراهه ای دور از مسیر بود . یعنی او خود مستعد بود که دعوتهای من را بپذیرد و هر چه به او پیشنهاد می کردم او با اختیار خود قبول می کرد و من مسئول گناهان و طغیان او نیستم . راه رهایی از شیطان توکل به خداست : « و امّا یَنزَ غَنَّکَ مِن الشَّیطانِ نزعٌ فَاستَعذْ بِاللهِ إنَّهُ سمیعٌ علیمٌ » و هر گاه از جانب شیطان در تو وسوسه و دخالتی خواست صورت بگیرد ، پس به خدا پناه ببر که او شنوا و دانا می باشد . در مفردات راغب آمده است که نزغ به معنای وارد شدن و مداخله در امری برای خرابکاری و فاسد کردن آن است و بعضی هم گفته اند نزغ به معنای کمترین و کوچکترین وسوسه شیطان است . یکی از راههایی که قرآن جهت رها شدن از شیطان به انسان نشان می دهد و واقعاً مؤثر و مثمر ثمر هم می باشد ، پناه بردن به پروردگار است ، چنانچه در آیه شریفه فرمود ککه هر موقع شیطان به سراغت آمد به خدا پناه ببر ، و این بواسطه آن است که خدای سبحان یگانه رکن و پناهگاهی است که می تواند این دشمن مهاجم را دفع بکند .

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : علیرضا دهقان

شماره تماس : 09120592515 - 02634305707

ایمیل :iranshahrsaz@yahoo.com

سایت :urbanshop.ir

مشخصات فایل

فرمت : doc

تعداد صفحات : 42

قیمت : برای مشاهده قیمت کلیک کنید

حجم فایل : 56 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل

پایان نامه بررسی جامع شیطان در 42 صفحه ورد قابل ویرایش

پایان نامه بررسی جامع شیطان
پایان نامه بررسی جامع شیطان - پایان نامه بررسی جامع شیطان در 42 صفحه ورد قابل ویرایش



پایان نامه بررسی جامع شیطان
بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
وَ صَلَّ اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الهِ الْطّیِّبینَ الْطَّاهِرین
مقدمه :
حمد مخصوص خدایی است که تمام کارهایش از روی علم و حکمت می باشد و از اوجز خیر و صلاح سر نمی زند و بر همه موجودات کمال رأفت و رحمت را دارا می باشد و حتی قراردادن موجودی به نام شیطان جهت اغوای بنی آدم هم ، از روی مصلحت و حکمت او بوده است .
کتابی که در پیش روی دارید نتیجه روزها و ساعتها تحقیق در کتب مختلف و جمع آوری مطالبی که بتواند حقیقت شیطان را بیشتر برای ما روشن نماید ، می باشد .
در این کتاب سعی شده است شیطان را آن طور که به واقعیت نزدیکتر است معرفی و مطالب را از کتب معتبر اخذ و ارائه نماییم .
نکته ای که لازم به تذکر است این است که ، هر کس به راههایی که جهت رهایی از شیطان بیان شده است عمل نماید ، با عنایت پروردگار ، مسلماً می تواند از دامهای او گریخته و در قلعه محکم الهی پناهنده شود و از دسترس او در امان بماند . به همین جهت توصیه می شودحتماًقسمت اخیر کتاب راکه دررابطه با همین نکته است مطالعه فرمایید .درآخر از همه کسانیکه بنده را در تدوین این مجموعه بنحوی یاری نموده اند تشکر می نمایم .
ماده و معنای لغوی شیطان :
مفسرین در ریشه و اشتقاق « شیطان » اختلاف کرده اند ، برخی از ماده « شاط » و گروهی از ماده « شَطَن » دانسته اند و جهت اختلاف این است که هر دو ماده ، مناسب معنای شیطان است . ابن اثیر « شاط » را در نهایه چنین معنا کرده است
« شاطَ یَشیطُ » به معنای سوختن ، و به این حدیث استناد نموده است
« اذا استشاط السُّلطانُ تَسَلَّطَ الشَّیطان » هر گاه آتش غضب بر سلطان چیره شود و مانند آتش گردد ، شیطان بر او غلبه می کند .
در المنجد چنین آمده است « شَاطَ یَشیطُ شَیْطاً وَ شَیاطَهً وَ شَیطوُطَهً »
سوختن چیزی را گویند و « شاطتِ القِدْرُ » سوختن غذای درون دیگ و چسبیدن به آن را گویند و « اِسْتَشاطَ عَلیه » یعنی از شدت خشم آتشین شد .
در قاموس بعد از بیان مطالبی که از المنجد بیان شد می گوید : « شاطَ فُلانٌ » یعنی هلاک شد و از این ماده است شیطان ، و « أَشاطهُ وَ شَیَّطَهُ » سوزاند و هلاکش ساخت.و در ماده « شَطَن » می گوید : ریسمان طویل و « الشّاطِن » خبیث ، و « الشیطان » هر گردنکش متمردی از انس و جن و جنبندگان « شَیطَنَ وَ تَشَیطَنَ »
أی فَعَلَ فِعلَهُ : یعنی هر کس چنین کند ( گردنکشی کند یا خبث ورزد )در نهایه می گوید : اگر نون شیطان را اصلی بدانی از ماده « شَطَنَ » مأخوذ است به معنای دوری یا دور از خیر . یا از ریسمان طویل ، و اگر نون آن را زائد بگیری از «شاطَیشیطُ » است : هر گاه هلاک شود : یا از « اِستشاطَ غضباً » هر گاه در خشم شد .
در المنجد در ماده « شَطَنَ » می گوید : « شَطنهُ شطناً » وی را دور ساخت . و
« شطنَ الرَّجل » از حق دور افتاد . « الشیطان » روح شریر .
راغب در مفردات می گوید : نون در شیطان اصلی است ، و از ماده « شطنَ » می باشد ، به معنای « تباعد » و گفته شده نون در آخر آن زائد است . و ابوعبیده گفته است : « شیطان » هر سرکشی است از جن و انس و حیوانات
« الشیطان اِسمٌ لِکلِّ عارمٍ من الجن و الانس و الحیوانات ».
قیمت فقط5,000 تومان پرداخت و دانلود

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : علیرضا خشاوه پور

شماره تماس : 09357717947 - 05137573265

ایمیل :info@cero.ir

سایت :cero.ir

مشخصات فایل

فرمت : doc

تعداد صفحات : 42

قیمت : 5,000 تومان

حجم فایل : 48 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل