فایلوو

سیستم یکپارچه همکاری در فروش فایل

فایلوو

سیستم یکپارچه همکاری در فروش فایل

گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن

گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن
گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن - گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن



دانلود گزارش تخصصی معلمان بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 146

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه
تربیت دینی یکی از مهم‌ترین اهداف نظام آموزشی کشور است و اهمیت و جایگاه ویژة آن باعث شده است درس مستقلی، که عموماً تحت عنوان قرآن و تعلیمات دینی شناخته می‌شود، با سایر دروس در هر پایه تفاوت‌های عمده‌ای داشته باشد. اصولاً ماهیت دروس دینی به‌گونه‌ای ا‌ست که از نظر محتوای آموزشی، فرایند یادگیری و شیوه‌های آموزشی با دروس دیگر قابل مقایسه نیست. به عبارت دیگر، هر فعالیتی که از سوی معلم برای یادگیری در دانش‌آموز انجام شود، صرف‌نظر از ارزش محتوای مورد یادگیری، آموزش و تدریس محسوب می‌شود. در این صورت و دروسی چون ریاضی، جغرافیا، زیست‌شناسی، تاریخ، علوم‌پایه و... همگی از این نظر در یک ردیف جای می‌گیرند، اما اگر یادگیری را مفهومی فراتر از آموزش تلقی کنیم و در واقع آن را هدف آموزش بدانیم، در آن صورت باید فرایندی را که در استمرار زمان باعث ایجاد تمرین، تجربه و تغییرات تدریجی و نسبتاً پایدار در دانش‌آموز شود، یادگیری تلقی کرد.(ساجدی ،ش42: 4) درس پیام های آسمانی از این نظر با سایر دروسی که نام بردیم بسیار متفاوت است. زیرا یادگیری در تربیت دینی بیش از آنکه نظری باشد، عملی است. در حالی‌که سایر دروس1 چندان در عرصة عملی مطرح نیستند. اگر چه در مورد آموزش دروس آزمایشگاهی مفهوم آموزش عملی به چشم می‌خورد؛ اما عمل در این دروس همان مهارتی است که اگر در فرایند آموزش به‌دست نیاید، لطمه‌ای به شخصیت و ساختار وجودی دانش‌آموز وارد نخواهد ساخت؛ چراکه حوزة عمل در آن‌ها خود محتوای دروس‌اند، نه خود دانش‌آموز. در حالی‌که هدف تربیت دینی ایجاد کنش و رفتارهای خاصی است که بود و نبود آن‌ها اساساً بر ساختار وجودی و شخصیت دانش‌آموز تأثیرگذار است. تربیت یعنی استعدادهای درونی را، که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت در آوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است.( مطهری، :56 و 57) بر آن است تا استعدادها و قابلیت‌های دانش‌آموز را در جهت کمال انسانی وی در تقرب به خداوند، که سرچشمة کمال است، شکوفا کند و در این مسیر از توانایی‌های خود بهره ببرد. لذا چنانچه ارزش‌های وجودی فرد برای خودش یا برای آموزش‌دهندگان وی شناخته شده نباشد، تربیتی صورت نخواهد گرفت و آنچه در قالب تربیت صورت می‌گیرد، بیشتر شرطی شدن است تا پرورش و تغییر رفتار آگاهانه، که از مشخصات تربیت به معنای واقعی آن است. تفاوت معنای تربیت در مورد انسان و حیوان نیز همین است. برای مثال، اگر بخواهیم رفتاری مؤدبانه مانند «دست دادن» را به کودک بیاموزیم، کافی است او را عملاً در موقعیت‌های مختلفی که این ‌کار مجاز است، تعلیم دهیم و محدودة این رفتار را برای او مشخص کنیم. به این ترتیب، او به‌تدریج خواهد آموخت که کی، کجا و با چه کسانی دست بدهد. حال اگر اتفاقاً دست این کودک یا نوجوان در حادثه‌ای آسیب ببیند، بشکند یا به هر دلیل دیگری نتواند دست خود را حرکت دهد، این رفتار مؤدبانه به شکلی دیگر، که جایگزین قبلی است، باز هم صورت می‌گیرد؛ مثلاً تکان دادن یا خم کردن سر و... . در حالی‌که همین دست دادن را می‌توان به حیوانات نیز آموخت. چنان‌که در سیرک‌های نمایشی توسط مربیان کارآزموده به شیرها آموزش داده می‌شود و آن‌ها نیز مانند انسان‌ها با مردم دست می‌دهند. اما هرگز شیر آسیب‌دیده‌ای که قادر به حرکت دادن دست خود نیست، رفتار جایگزین ندارد! زیرا رفتار قبلی او (دست دادن) آگاهانه و هدفمند نبوده بلکه تنها یک واکنش ناشی از شرطی شدن بوده است.( جعفری:210 و 211) تأکید بر جایگاه ویژة دروس قرآن و تعلیمات دینی در نظام آموزشی از آن جهت صورت می‌گیرد که هدف اصلی، یادگیری عملی و التزام به کاربرد آموخته‌هاست. آموزه‌هایی که قابل حصول و انسان‌سازند و دامنة آن‌ها از حوزة نظری فراتر می‌روند و تمام ارکان و شئون زندگی فرد را دربرمی‌گیرند. اساساً این نوع تربیت با تمامی واقعیات خارجی زندگی انسان و پیوند او با هستی ارتباط دارد. لذا جهت نیل به هدف و نقطة مشخصی که تربیت دینی در پی آن است، باید برنامه‌ریزی شود. برنامه‌هایی که مشتمل بر نحوة ارتباط فرد با خدا، مردم، طبیعت و خودش باشد. بدیهی است چنین برنامه‌ای بر پایة اصول مشخصی که از باید و نبایدهای معین برمی‌خیزد و بر مبنای قواعدی که توسط مربیان لحاظ می‌شود، تدوین خواهد شد. برخی از عمده‌ترین مشکلات آموزش و یادگیری دروس دینی به مواد و محتوای آموزشی مربوط می‌شود. در سال‌های اخیر در جهت کیفیت بخشی به محتوا اقدامات مؤثری صورت گرفته که از جملة آن‌ها تغییر کتب درسی و تألیف محتوای جدید است. این تغییرات در دورة ابتدایی به تألیف «هدیه‌های آسمان» و در دورة راهنمایی به تألیف «پیام‌های آسمان» منجر شد و در دورة متوسطه نیز تألیف «دین و زندگی» قدم مثبتی است که در جهت ترغیب دانش‌آموزان به یادگیری محتوای دینی برداشته شد. هدف مشترک در این تغییرات، اجرای سیاست خاصی است که در صدد ایجاد باورهای قلبی در فراگیرندگان از طریق اقدامات فکری و فعالیت‌های عقلانی خود آن‌هاست. ( حدادعادل:41) در شرایط کنونی، عموم مخاطبان شاید در بعد اعتقادی مشکلی نداشته باشند ولی هرچه به ابعاد عملی و رفتاری نزدیک می‌شویم، وضعیت، به نسبت، نامطلوب‌تر می‌شود. جنبة رسمی داشتن نظام آموزشی و تلقی رسمی و فاقد بار تربیتی از سوی دانش‌آموزان، به‌خصوص در مقاطع بالاتر، نوع تحصیلات و مدرسه، نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و به‌‌کار گرفته نشدن الگوهای مناسب و شایسته از مواردی هستند که از دیدگاه صاحب‌نظران، در تقویت نشدن و توسعه نیافتن رفتار دینی و اخلاقی دانش‌آموزان و بهره‌ نگرفتن آنان از انبوه فعالیت‌های تربیت دینی و اخلاقی موجود تأثیر گذارند.1 این‌ در حالی است که در نظام آموزشی تدریس مفاهیم و آموزه‌های قرآنی، به‌ویژه مهارت روخوانی قرآن به نحو مطلوب صورت نمی‌گیرد و دانش‌آموزان ابتدایی در شرایطی به دورة تحصیلی راهنمایی وارد می‌شوند که قادر به روان‌خوانی و روخوانی قرآن نیستند. این امر مشکلات دبیران راهنمایی را افزایش می‌دهد؛ زیرا زمانی را که باید به آموزش مفاهیم قرآن اختصاص دهند، بالاجبار صرف یاددهی دوبارة روخوانی قرآن ‌می‌کنند. این ضعف زمانی آشکار می‌شود که متوجه می‌شویم دانش‌آموزی که پس از سال‌ها تحصیل و آموزش این دروس، در زمان پایان تحصیل خود هنوز به روخوانی قرآن در حد نسبی آشنا نشده و مفاهیم قرآن نیز در زندگی وی عینیت نیافته است. اینجاست که مهم‌ترین مشکل در نظام آموزشی رخ می‌نماید و ضرورت به‌کارگیری روش‌های مناسب آشکار می‌شود. مشکل آموزش‌دهنده و میزان مهارت وی در یاددهی مفاهیم دینی به‌گونه‌ای است که به تغییر رفتار مطلوب در دانش‌آموزان منجر گردد. در حال حاضر شیوه‌های گوناگونی در تدریس دروس دینی و قرآن مورد استفادة دبیران و آموزگاران در دوره‌های مختلف آموزشی است. غالب این شیوه‌ها بر پایة روش‌های قدیمی و سنتی بوده است و گاهی بدون آموزش قبلی تنها به اتکای تجربة شخصی معلم توسط خود وی انتخاب می‌شود. شیوه‌هایی چون سخنرانی، داستان‌گویی، تمثیل و نمایش و... عمدتاً در آموزش دروس دینی کاربرد دارند و به‌کارگیری آن‌ها تا حدی ضروری است. اما با توجه به محتوای دروس نمی‌توان به این شیوه‌ها اکتفا نمود. علاوه بر این، به‌کارگیری همین شیوه‌ها نیز اگر با روش اصولی صورت نگیرد، فاقد کارایی لازم خواهد بود. زیرا حتی جذاب‌ترین داستان‌ها و خوش‌صحبت‌ترین سخنوران نیز ممکن است ملال‌آور باشند و تأثیر لازم را بر مخاطب خود نگذارند و یا اساساً بی‌تأثیر شوند. پس صرف قدیمی و سنتی بودن شیوة دلیل نقد آن نیست بلکه نحوة به‌کارگیری آن در شرایط نامناسب مشکل‌آفرین است. در این نوشتار نقدهای زیر را در به‌کارگیری روش‌های سنتی رایج یادآور می‌شویم و ضمن آن برخی روش‌های جایگزین را که به‌ندرت مورد استفادة دبیران قرار می‌گیرند، به‌صورت پیشنهاد معرفی می‌کنیم. یکنواختی و سکون از آنجا که تغییرات محیط اطراف بیش از سکون آن توجه انسان را جلب می‌کند، برای توجه بیشتر لازم است در محرک‌های دیداری و شنیداری دانش‌آموزان تغییراتی ایجاد شود. بنابراین، سخنرانی‌ یا قصه‌گویی با تمام جذابیتی که ممکن است در محتوا داشته باشند اگر به‌صورت یکنواخت و بی‌تحرک ارائه شوند، نه‌تنها توفیقی در آموزش مباحث نظری نخواهند داشت بلکه مخاطبان را آرام‌آرام در خواب فرو خواهند برد. نبودن هماهنگی بین صدا، حرکات، ژست‌های معلم و وضع چهره با محتوای کلام تأثیر آن را در مخاطب بسیار کاهش می‌دهد. جلب تنها حس شنیداری مخاطب، بدون اینکه حس دیداری‌اش وادار به فعالیت شود، بار چندان مثبتی نخواهد داشت. جذابیت این روش، در مقایسه با تماشای فیلم، ضعف آن را به‌خوبی آشکار می‌سازد؛ زیرا توجه مخاطبان به فیلم به واسطة فعال بودن دو حس دیداری و شنیداری بسیار بیشتر از توجه به سخنرانی است. باید توجه داشت که دانش‌آموزان از نظر به‌کارگیری قوای دیداری و شنیداری سه دسته‌اند: (ساجدی،ش42 : 7 و 8) برخی دارای حافظة دیداری هستند و با نگاه کردن مطلب را می‌آموزند. برخی دارای حافظة شنیداری‌اند و با گوش دادن مطالب را یاد می‌گیرند. برخی نیز با به‌کارگیری هردو قوه به یادگیری می‌پردازند. در صورتی که دبیر بتواند از ابتدای سال استعداد هر یک از دانش‌آموزان را تعیین کند و بر حسب استفادة بیشتر از یک قوه جای آنان را در کلاس مشخص کند، کمک بسیار مهمی به آنان کرده است. برای تعیین نوع استعداد، می‌توان داستانی کوتاه و تخیلی را با ژست‌ها و حرکات مهیج دست و صورت بیان کرد و سپس از آن‌ها بخواهیم آن را بازگو کنند. کسانی که در نقل داستان همان حرکات دبیر را از خود نشان می‌دهند، دارای استعداد دیداری، و آنان که مو به موی داستان را بدون توجه به حرکات گوینده باز می‌گویند، دارای استعداد شنیداری هستند. میان این دو گروه نیز دسته‌ای هستند که هم داستان را کامل بیان می‌کنند و هم تا حدودی به حرکات گوینده توجه نشان می‌دهند. پس می‌توان روش سخنرانی و قصه‌گویی را برای شنیداری‌ها مناسب دانست؛ مشروط به اینکه تنها به این دو روش اکتفا نشود. غیرفعال بودن روش‌های آموزشی یا فعال‌اند یا غیر فعال. در روش فعال یادگیری با مشارکت یادگیرنده صورت می‌گیرد. در حالی‌که در روش‌های غیرفعال دانش‌آموز به مثابه ظرفی خالی است که معلم به‌صورت کاملاً یک‌طرفه آن را با آموزش خود پر می‌کند. در شیوة فعال، مخاطب با تلاش و تکاپوی خود، بیشتر با درس و محتوای آموزشی درگیر می‌شود. در حالی‌که در روش غیرفعال ذهن مخاطب منفعل از آموزش معلم است. از مزایای روش فعال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: - تقویت توانایی‌های ادراکی مخاطب - بارورسازی قوای فهم و تجزیه و تحلیل مخاطب - رشد و افزایش اعتمادبه‌نفس - ایجاد آمادگی برای شرکت فعال در بحث و گفت‌وگو - ایجاد تمرین در تعامل با دیگران و تشخیص رفتار مناسب.( همان:85 ) جهت عکس موارد فوق، نتیجة رویکرد و روش غیرفعال خواهد بود. زیرا روش غیرفعال مخاطب را از یادگیری به‌صورت رویارویی با مسائل بازمی‌دارد. زیرا مخاطبی که همواره شاهد حل مسائل به‌‌دست معلم است هرگز نمی‌تواند مستقل از معلم با مسائل مواجه شود و راهکار لازم را برای مواجهه با مسائل فرا نمی‌گیرد. لذا چنین مخاطبی هنگام رویارویی با مشکلات دائماً دچار پریشانی و اضطراب خواهد بود. این روش، به‌خصوص در مسائلی چون تجزیه و تحلیل باورهای دینی، بسیار آسیب‌زاست. زیرا هدف در آموزش و تربیت دینی، رسیدن به رفتار مطلوب و ارزشمند مورد تأیید دین است و تجلی یافتن باورهای مذهبی در عمل افراد، مستلزم تعمیق باورها و ارزش‌هاست. در حالی‌که با روش‌های غیرفعال رایج در نهایت نتیجه‌ای جز حفظ آموخته‌ها به‌دست نمی‌آید. همان آموخته‌ها نیز، بعد از برگزاری امتحان و کسب نمره، به فراموشی سپرده می‌شوند و چون درونی و نهادینه نشده‌اند به سرعت رنگ می‌بازند و در زندگی عملی مخاطب جایگاهی نخواهند داشت. شیوه‌های فعال روش پرسش و پاسخ سقراطی: اگر در کلاس‌های دینی مخاطبان را به فکر کردن پیرامون مفاهیم دینی تشویق کنیم تا بتوانند با هدایت غیرمستقیم معلم از مجهول به معلوم برسند، یادگیری بسیار جذاب‌تر و ماندگارتر صورت خواهد گرفت. در این شیوه ذهن فراگیرنده دست به خلاقیت می‌زند و انگیزه و اعتمادبه‌نفس او را برای مشارکت در بحث افزایش می‌دهد. با این روش، پرسش‌ها با نظارت معلم به‌سوی پاسخ هدایت می‌شوند و با جمع‌بندی دیدگاه مخاطبان، پاسخ صحیح توسط وی تکمیل، نهایی می‌گردد فعالیت علمی گروهی:دانش‌آموزان بیشتر در حوزه‌های ورزشی و تفریحی گروه تشکیل می‌دهند اما برای تقویت انگیزه‌های دینی چنین گروه‌هایی دیده نمی‌شود. و تشویق و ترغیبی هم از سوی اولیای مدارس صورت نمی‌گیرد. معلمان باید با طرح موضوعات دینی مرتبط به درس و با توجه به علایق مشترک دانش‌آموزان آن‌ها را گروه‌بندی و سپس به انجام پژوهش‌های دینی ترغیب کنند. آموزش چهره به چهره: با توجه به تراکم دانش‌آموزان در یک کلاس، این روش برای کسانی ضروری است که به دلایلی نسبت به دین و دیانت احساس تنفر دارند و به درس دینی دل نمی‌دهند یا پذیرش باورهای دینی در آنان منوط به حل پاره‌ای از ابهامات بی‌پاسخ است. بدیهی است که معلم باید اختصاصاً از این روش برای افراد مشخصی استفاده کند. توجه به مخاطب‌محوری: غفلت از نیازها و علایق فراگیرندگان سبب می‌شود که معلم تنها پاره‌ای از اندوخته‌های فکری خود را در کلاس‌های متعدد تکرار کند و بدون در نظر گرفتن نیازها و شرایط درونی و بیرونی مخاطبان آنچه را می‌داند بیاموزد. در حالی‌که مدرس دینی باید همواره آمادة پاسخ‌گویی به ابهامات و شبهات دینی فراگیرندگان باشد و با مطالعة مستمر، توانایی خود را در این جهت افزایش دهد. تأکید و التزام بر تمرین مستمر: شاید در برخی دروس فراگیری ذهنی به سرعت انجام شود اما در آموزش دینی، که مفاهیم بیشتر انتزاعی‌اند، ضرورت تمرین و ممارست بیشتر به چشم می‌خورد. آموزش‌های عملیِ مرتبط با مفاهیم دینی اگر بدون تأکید بر تکرار و تمرین رها شوند، چه بسا خشتی باشند که تا ثریا کج پیش خواهند رفت. صحیح‌خوانی قرآن و آدابی چون وضو، نماز، تیمم و... از این دست آموزش‌هایی هستند که در همان مراحل اولیة یادگیری باید مورد توجه و در صورت نیاز مورد تصحیح و اصلاح قرار گیرند. در غیر این‌صورت آنچه تثبیت می‌شود یادگیری غلط است که به مرور زمان اصلاح آن دشوار یا ناممکن می‌گردد. پرهیز از تحکّم و تحمیل و بهره‌گیری از حکمت و تحلیل: تحلیل آموزه‌های دینی عامل مهمی در تقویت خردورزی است. آنچه با خرد و برهان حاصل می‌شود بسیار پایدارتر است از آنچه صرفاً درسی از دروس تلقی شود و آن را باید فرا بگیرند. فهماندن آموزه‌های دینی از طریق به‌کارگیری قوای فکریِ مخاطب به مراتب توفیق بیشتری در آموزش دینی دارد. معلم نباید با زبان تحکم و تحمیل عقاید خود از مخاطب بخواهد چشم بسته تعالیم وی را بپذیرد. شرایط کنونی جامعه و تأثیر فضاهای فکری و فرهنگی متفاوت، این حقیقت را آشکار می‌سازد که اگر مخاطب، متناسب با سن خود، تحلیلی از موضوع دینی دریافت نکند، تأثیر اندکی از آن خواهد پذیرفت. در حالی‌که اگر مخاطب مخاطب در مواجهه با موضوعات دینی تحلیل درستی داشته باشد، احساس خواهد کرد که در پرتو این آموزه‌ها می‌تواند بازبینی مجددی در زندگی خود داشته باشد. در قرآن کریم از این روش به «بصیرت» تعبیر شده است: «قُلْ هذِهِ سَبیلی‏ أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصیرَة» (یوسف /108)بگو این راه من است که با بصیرت به سوی خدا دعوت می‌کنم. آموزشی که نه‌تنها اندیشة مخاطب را بارور نسازد بلکه او را به رکود بکشاند، توفیقی در تبیین آموزه‌های آسمانی نخواهد داشت. روشی کارآمد است که به اقناع مخاطب بینجامد. البته اقناع کار ساده‌ای نیست. لذا برای کسب توفیق باید موقعیت مخاطب از نظر ساختار روحی، روانی، تعصبات قومی و قبیله‌ای، عادات و رفتارهای غلط تثبیت شده، پیش‌فرض‌های نادرست و... مورد توجه قرار گیرد شیوة مناظره و احترام به نظر مخالف:ضرورت استفاده از این روش در دورة متوسطه، بیش از دو دورة دیگر، به چشم می‌خورد. به‌دلیل رشد عقلی و فکری بیشتر دانش‌آموزان در این دوره و شکل‌گیری نسبی آنان از جهت عقیدتی، ممکن است معلم دینی با دانش‌آموزانی رو‌به‌رو شود که دعاوی مخالف یا شبهات خاصی دارند. اگر معلم فرصت طرح آزادانة این مسائل را به دانش‌آموزان ندهد و یا بعد از طرح هر مسئله پاسخ مناسبی به آن نداشته باشد، هم حق طرح مسئلة دانش‌آموز را زیر پا می‌گذارد و هم اعتبار خود را زیر سؤال می‌برد و از نظر عاطفی فضای کلاس را به حمایت از مخالف می‌کشاند. مهم‌ترین عاملی که دبیران را به چنین واکنش‌های نامناسب می‌کشاند، بی‌اطلاعی معلم و کم‌سوادی خود اوست. ترس از ناتوانی در پاسخ‌گویی، معمولاً معلم را به این‌سو می‌کشاند که اساساً اجازة طرح شبهه یا نظر مخالف به دانش‌آموزان ندهد. اجتناب از تحقیر نظر مخالف و تعصب نداشتن نسبت به نظر موافق: گاهی معلم در مقام اثبات عقیدة خود چنان افراطی عمل می‌کند که جانب‌داری مخاطبان را در پذیرش آن عقیده از دست می‌دهد نیز ممکن است به لجاجت آنان بینجامد. حق‌محوری معلم آن است که عقیدة مخالف را اولاً به درستی و بدون دست‌کاری در آن بیان کند و سپس با به چالش کشیدن آن، بر‌اساس اصول منطقی آن را نقض کند و صحت ادعای خود را به اثبات برساند. نادیده گرفتن نکات مثبت نظر مخالف: نقد نظر مخالف چنانچه شامل تمامی جهات و نکات مربوط به آن باشد، معلم را بی‌انصاف نشان می‌دهد و نوعی حق برای مخالف ایجاد می‌کند و نتیجه جهات منفی عقیدة مخالف بی‌نقد و بی‌پاسخ باقی می‌ماند. معلمانی که هیچ نقطة روشنی در کلام مخالف خود نمی‌بینند، غالباً با تمام جنبه‌های یک تفکر مخالفت می‌کنند؛ بدون آنکه جهات خوب و بد آن را از یکدیگر تفکیک کنند. این نوع برخورد موجب می‌شود که نقد وی بر سخن مخالف به حساب یک‌سو نگری و کوته‌بینی وی گذاشته شود و فاقد اعتبار تلقی گردد.

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : مهدی حیدری

شماره تماس : 09033719795 - 07734251434

ایمیل :info@sellu.ir

سایت :sellu.ir

مشخصات فایل

فرمت : doc

تعداد صفحات : 146

قیمت : برای مشاهده قیمت کلیک کنید

حجم فایل : 221 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل

پایان نامه بررسی قرآن در قرآن در 261 صفحه ورد قابل ویرایش

بررسی قرآن در قرآن
بررسی قرآن در قرآن - پایان نامه بررسی قرآن در قرآن در 261 صفحه ورد قابل ویرایش



پایان نامه بررسی قرآن در قرآن در 261 صفحه ورد قابل ویرایش
تقدیم به :
«یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجاة فرجاةٍ فأوفِ لنا الکیل و تصدّق علینا إن الله یجزی المتصدقین.»
این مقاله نوشتاری است ناچیز مثل آن همانند چند کلافی است که تمام سرمایة پیرزن خریدار یوسف بود. پیرزن این نکته را به خوبی می دانست که با این چند کلاف کسی یوسف را به او نمی دهد ولی برای او همینقدر کافی بود که در صف خریداران یوسف باشد. من هم این نگارش را تقدیم به آورندة قرآن، حضرت محمد مصطفی (ص) می کنم و امیدوارم که مقبول درگاه حضرتش افتد.

پیشگفتار
«الحمدالله الذی انزل علی عبده الکتاب» ستایش خاص خدایی است که این کتاب استوار را بر بندة خویش فروفرستاد. خداوند این کتاب را بر بندگانش نازل کرد تا بندگان خود را از گمراهی نجات دهد و راه نجات را در تمسک به این کتاب و اهل بیت پیامبر (ص) قرار داد. همچنانکه پیامبر (ص) در حدیث معروف ثقلین می‎فرمایند: «إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی. ما إن تمسکتم بهمالن تضلوا بعدی ابدا» من در بین شما دو چیز گرانقدر باقی گذاشتم. کتاب خدا و عترتم که اگر به آن متمسک شودی هرگز گمراه نخواهید شد»
قرآن در تمامی ابعاد فردی، اجتماعی، مادی، معنوی، دنیوی و اخروی هدایت انسان را تأمین کرده است.
استاد مطهری می‎فرمایند:
«قرآن مثل بعضی کتابهای مذهبی نیست که یک سلسله مسائل رمزآسا در مورد خدا و خلقت و تکوین مطرح کرده باشد و حداکثر یک سلسله اندرزهای اخلاقی هم ضمیمه کرده باشد. قرآن اصول معتقدات و انکار و اندیشه هایی را که برای یک انسان به عنوان یک موجود با ایمان و صاحب عقیده لازم و ضروری است و همچنین اصول تربیت و اخلاق و نظامات اجتماعی و خانوادگی را بیان کرده است.»
پس از آنجا که شناخت قرآن یکی از ضروری ترین و مهم ترین نیازهای هدایتی بشر است. شناخت آن به سادگی میسر نیست. برای یافتن آن نیز باید به خود قرآن مراجعه کرد و قرآن را در قرآن یافت.
نویسندة معروف اسلام «سید قطب» در مقدمه کتاب خود «تصویر فنی قرآن مجید» بحث جالبی تحت عنوان «من قرآن را پیدا کردم» دارد که خلاصه اش این است.
«این کتاب داستانی دارد، تا کتاب به چاپ نرسیده بود آن را در نزد خود نگاه داشتم ولی امروز که کتاب برای چاپ فرستاده می شود، ناچارم آن را فاش کنم:
در کودکی که برای نخستین بار قرآن را می خواندم، با اینکه فکر من قادر به درک معانی بلند آن نبود، چیزهایی از آن احساس می کردم. هنگامی که بعضی از آیات را می خواندم، عکس ها و تصویرهای جالبی در ذهن من نقش می بست. من از این تصویرهای ساده و قدرت خلاقة قرآن، فوق العاده لذت می بردم. و با آن، مدت ها سرخوش بودم، آن ایام با خاطرات شیرینش گذشت.
هنگامی که قدم در محبط مدرسه گذاشتم وتفسیر قرآن را در کتب تفسیر خواندم و اقوالات این و آن و احتمالات گوناگون را مطالعه کردم. دیدم دیگر اثری از آن «تصویرهای روح پرور» و آن جمال دل انگیزی که در کودکی می دیدم، در اعماق فکر من پیدا نیست. متحیر شدم، مگر این همان قرآنی نیست که من در کودکی می خواندم و آنقدر از معانی آن لذت می بردم ! چرا امروز اینقدر مشکل و پیچیده و خالی از آن روح و زیبایی و لذت شده است؟! مگر این قرآن دیگر است؟ آن تصویرهای زنده و روح پرور کجاست؟ ناچار گفته های این و آن و آن همه احتمالات مختلف و احیاناً نامفهوم را رها کرده به مطالعه عمیق خود قرآن پرداختم و قرآن را در خود قرآن جستجو کردم، نه در گفته های این و آن.
دیدم قرآن بار دیگر، همان قیافة جذاب و دلپذیر، همان تصویرهای دل انگیز و جان پرور خود را به من نشان داد و من مسحور این منظره ها شدم! البته این نقشها و صورتهایی که در این موقع مشاهده می کردم به آن سادگی دوران کودکی نبود؛ چرا اینکه آن روز تنها صورتهای زنده و روح دار آن را می دیدم ولی امروز در پشت آن ها هدفهای عالی و مقاصد بزرگ و پرارزش قرآن را نیز می بینم و در هر حال جاذبه و کشش آن همیشگی و لایزال است. شکر خدا که من قرآن را پیدا کردم …»
در پایان برخورد لازم می دانم که از زحمات مسئولین دانشکده، کتابخانه و مخصوصاً استاد گرانقدر جناب آقای محمدی تشکر کنم که با راهنمایی های خود، در انجام این پروژه مرا بسیار یاری کردند. و امیدوارم که این پژوهش بتواند قرآن را از دیدگاه قرآن هر چند در حد ناقص و ابتدایی معرفی کند. «ربنا تقبل منا انک انت السمیع العلیم»
اهمیت موضوع
قرآن کریم تجلی خداوند است، همانطوریکه بشر نمی تواند به شناخت خدا نایل بیابد نمی تواند به شناخت تجلی او، قرآن نیز نایل بیابد، بشر خودش نمی تواند به سادگی قرآن را بشناسد، انسان نیازمند هدایت است و قرآن هم کتاب هدایت. و ما نیازمند به معرفی خود قرآن هستیم.
شناخت قرآن از دیدگاه خود قرآن دارای چنان ضرورت بی بدیل است که هیچ منبع دیگری نمی تواند جایگزین شود. اهمیت این پژوهش وقتی روشن می‎شود که به نکات ذیل توجه کنیم:
1- نخست اینکه اگر بخواهیم در مورد قرآن کریم صحبت کنیم به اولین مساله ای که برخورد می کنیم این است که عقل و حواس ما نمی تواند به همة مراتب قرآن وقوف پیدا کند، عقل انسان با همة پیچیدگی هایش در برابر عظمت قرآن به زانو درمی آید و ساکت می نشیند.
2- ثانیاً کلام الهی مانند صاحب کلام، بزرگ و فضائلش لایتناهی است که انسان این موجود محدود نمی تواند سخن را در مورد قرآن کمال برساند. بر این اساس ما برای شناخت قرآن نیز باید به خود قرآن مراجعه کنیم تا ابعاد آن را خود معرفی کند.
تبیین موضوع
قرآن کریم سخن خداوند ، ثقل اکبر، کتاب جاویدان راهنمای بشر در تمامی عرصه های زندگی است. هیچ مساله ای در قرآن فروگذار نشده است. در عظمت آن همین بس که خود می فرماید: لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرأیته خاشعا متصدعا من خشیه الله. اگر این قرآن را بر کوهی نازل کرده بودیم، مسلماً او را می دیدی که خاشع و از ترس خدا متلاشی می‎شود. و یا اینکه رسول اکرم (ص) می‎فرمایند: «فضل القرآن علی سائر الکلام کنضل الله علی سائر خلقه» یعنی برتری قرآن بر دیگر سخنان همچون برتری خداوند بر خلق خود اوست.
قرآن کریم بزرگترین هدیه الهی است برای انسانها که ایشانرا به سوی سعادت جاودانی هدایت می‎کند. قرآن مهمترین دلیل بر حقانیت اسلام و رسالت پیامبر گرامی (ص) که همواره با بیان اعجاز آمیزش حجت را بر همة آدمیان تمام می‎کند . «هنگامیکه قرآن به توصیف خود می پردازد افقهایی از شناخت را در برابر ما می گشاید که چون به پژوهش بیشتر در آنها می‎پردازیم می توانیم از خصایص قرآن و صفات عالی و کمالی آن آگاه شویم. در فهم کتاب خدا باید از خود قرآن مدد گرفت. هیچ بعدی از معرفت نیست که راهنما و بینه ای از آن در این کتاب آسمانی نباشد. »
قرآن که مبین هر چیز است نمی تواند مبین خود نباشد. و این رساله به تبیین قرآن از دیدگاه خود قرآن اختصاص داده شده است.
برای شناخت قرآن راههای مختلف و معرفهای مختلفی وجود دارد. راه عقلی، تاریخی و سندی و … یکی از معرفها هم خود قرآن است که به بهترین وجه خود را معرفی کرده است. این رساله بر اساس این معرف کار خود را شروع کرده است.
پیشینة موضوع:
بدیهی است که متن اصلی خود قرآن می‎باشد و پس از آن قدیمیترین منابع روایات تفسیری و متون تفسیری اسلامی است و از صدر اسلام تاکنون دربارة قرآن پژوهشهای بسیاری شده و مطالعات گوناگون انجام شده است و هر کدام از آنها از جهتی قرآن را بررسی کرده اند و دربارة آن ها سخن به زبان آورده اند و به حق هم این پژوهش ها در خور توجه است اما درباره این موضوع به طور خاص سیر کتابهایی نگاشته شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
آشنایی با قرآن اثر استاد مطهری، قرآن حکیم و قرآن در قرآن اثر آقای جوادی آملی و قرآن در قرآن اثر محمدباقر بهبودی سیری در علوم قرآن اثر یعقوب جعفری قرآن شناسی اثر آقای مصباح یزدی.
سوالات اصلی و فرعی تحقیق:
1- تعریف لغوی و اصطلاحی قرآن چیست؟
2- اسامی و نام های قرآن در قرآن کدام است؟
3- ویژگی های قرآن از دیدگاه قرآن کریم کدام است؟
4- آموزه های قرآن را بنویسید؟
5- شیوه های پیام رسانی قرآن چیست؟
6- آداب قرائت قرآن چگونه است؟
7- رسالت قرآن چیست؟
8- مخاطبان قرآن چه کسانی هستند؟
روش تحقیق:
این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت گرفته است که با مراجعه به کتابخانه و بررسی کتب مختلف تدوین شده است.
چکیده
در این تحقیق افزون بر فصل کلیات که مشتمل بر ضرورت و اهمیت موضوع تبیین موضوع پیشینه است. دارای 7 فصل دیگر می‎باشد. در فصل اول تعریف لغوی و اصطلاحی قرآن، فرقان، ذکر و کتاب آمده که به قولی این 4 لفظ اسامی قرآن می باشند و بقیه نام ها هم بررسی شده است.
در فصل دوم ویژگی های قرآن مورد بررسی قرار گرفته است. مانند ویژگی الهی بودن، حقانیت، رفع اختلاف و …
در فصل سوم آموزه های قرآن مطرح شده است که حول 3 محور بیان شده: 1- طرح اعتقادات 2- آموزة اخلاقی 3- احکام
در فصل چهارم شیوه های پیام رسانی قرآن گفته شده است. اینکه قرآن برای جلب توجه مخاطبان از چه روشهایی استفاده کرده یا به عبارت دیگر از چه روش هایی استفاده کرده که مطلب بیان شده تأثیر بیشتری روی مخاطب بگذارد.
در فصل پنجم آداب قرائت قرآن بیان شده است. اینکه برای قرائت بهتر با چه آدابی باید همراه باشد.
در فصل ششم هم رسالت قرآن گفته شده است که مهمترین رسالت قران انذار و هدایت است. و در فصل هفتم هم مخاطبان قرآن اینکه خطابهای قرآن برای تمام مردم است ولی مردم در برابر این خطابها چند دسته می‎شوند.
واژگان کلیدی
قرآن. فرقان. ذکر. کتاب
خدای سبحان قرآن را «کتاب حکیم» می نامد. کلمة حکمت با همة صورتهای گوناگونش بیانگر معنای استواری و استحکام است. بطور مثال یک نظام اجتماعی ، سیاسی زمانی که برنامة اساسی ندارد، دچار هرج و مرج است ولی وقتی که دارای برنامة درست و نظم و حساب و کتابی باشد، می گویند در اینجا برنامه حق حکومت می‎کند. کلمة «محکمه» ، «حکمت» و مانند آن ، نشانگر معنای استواری و غیرقابل زوال است.
خدای متعال که قرآن را کتاب حکیم می نامد، برای آن است که قرآن به موقع سخن می گوید، خوب سخن می گوید، سخن خوب می گوید و در کنارش برهان و دلیل می‎آورد. سخنی که برهان ندارد محکم نیست، متزلزل و فرو ریختنی است ، قرآن چنان از استحکام برخوردار است که به هیچ وجه نمی توان آن را از پای درآورد.
«در چهارمین سوره از سور حوامیم دربارة منشأ نزول چنین آمده است : «حم * والکتاب المبین * إنا جعلناه قرآن عربیا لعلکم تعقلون * و إنه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم» خدای سبحان سوگند می خورد به کتاب مبین که خود روشن است و روشنگر همة حقایق . وقتی این کتاب تنزل یافت به کسوت لفظ درآمد و جامة لغت را در برکرد، عربی مبین است ولی در مقام بالا و «لدن» و «ام الکتاب» که صحبت از لفظ نیست ، آنجا حکیم است، کتابی است علمی و بلند. علو قرآن در کنار حکمت آن و حکمت قرآن در کنار اعتلای آن ظهور کرده و به صورت قرآن درآمده و هر انسانی که با قرآن علی حکیم مانوس شود به مقدار انس با آن، از علو و حکمت برخوردار می‎شود و با روحی بلند و جانی حکیم به اندازة خود مظهر خدای علی حکیم خواهد شد و می‎تواند روح اعتلا و حکمت را در جامعه احیا کند.»
16- حکم
در آیة 37 رعد آمده: وکذلک انزلناه حکما عربیا، و همچنین ما قرآن را کتابی با حکمت و فصاحت عربی فرستادیم. که مقصود از آن قرآن مجید است.
«در این آیه برای حکم دو معنای متفاوت ذکر شده است : نخست به معنای دستورالعمل قطعی یا قضاوت مخصوص امور مورد اختلاف که چون قرآن مجید، دربردارندة احکام الزامی است و بین مردم ، به ویژه در امور مورد اختلاف، قضاوت می کند، حکم نامیده شده است. دوم به معنای حکمت است و بر قرآن، به سبب ؟؟؟ بر معارف الهی «حکم» اطلاق شده است.»
17- بصائر
«عنوان بصائر» به همین صورت جمع، به قرآن اطلاق شده است. بصائر جمع بصیرت است که به معنی بینش درست و درک صحیح می‎باشد و ناظر به این مطلب است که قرآن کریم، بینش انسان را نافذ و تند و تیز می‎کند و به او توانائی فهم درست و درک حقایق عالم را ارزانی می دارد. انسانی که با هدایت قرآن گام برمی دارد، در تفکرات و اندیشه ها و همچنین در تصمیم گیریهای خود دچار اشتباه و انحراف نمی‎شود.»
آیات قرآن به انسان امکان می‎دهد که راه راست را ببیند و آن را از چاه بازشناسد . چشم دل را بینا می سازد تا حقایق را با نور باطنی ببیند، ولی اگر کسی عناد ورزید و چشم خود را بست و نخواست از آن استفاده کند، نتیجة معکوس می‎گیرد: «فمن ابصر فلنفسه و من عمی فعلیها» پس هر کس چشم دل را (با قرآن) بینا سازد، به سود او و هر کس خود را کور باطن کند به زیان اوست.»
در سه جا این صفت برای قرآن ذکر شده است:
«قد جاءکم بصائر من ربکم فمن ابصر فلنفسه و من عمی فعلیها و ماأنا علیکم بحفیظ»
یعنی از جانب خداوند ، بصیرت ها برایتان آمده است. هر کسی که دیده‌ی خود را بگشاید. به سود خویش چشم گشوده است. و هر کس خود را به کوری بزند، به زیان خویش چنان گشته است. و من به هیچ روی نگاهبان شما نیستم.»
«قل انما اتبع ما یوحی إلی من ربی هذا بصائر من ربکم و هدی و رحمة لقوم یومنون»
: بگو، من فقط از وحی الهی پیروی می کنم. این قرآن، بصیرت هایی از جانب پروردگار شماست. و نیز هدایت و رحمت است. برای گروهی که ایمان می آورند.»
«هذا بصائر للناس و هدی و رحمة لقوم یوقنون»
: این قرآن بصیرت هایی برای مردم است. و نیز هدایت و رحمت است برای گروهی که یقین می آورند.»
در معنای بصائر آمده است:
«البصائر جمع بصیرة و هی للنفس کالبصر للبدن»
: بصائر جمع بصیرت است و بصیرت برای روح، مانند چشم است برای بدن.
دربارة بصیرت نیز، معانی مختلف زیر آمده است:
«البصیرة الحجة والاستبصار فی الشی …»
بصیرت یعنی صحبت و آگاهی یافتن در چیزی …
«البصیرة عقیدةُ القلب. قال اللیث، البصیرة ، اسم لااعتقد فی القلب من الدین و تحقیق الامر و قیل: البصیرة النطفة» یعنی بصیرت عقیده ی قلب. لیث می گوید : بصیرت اسم است برای چیزی که از دین و درستی امر در قلب پدید می آید. گفته اند: بصیرت یعنی زیرکی و هوشیاری …
«البصیرة الثبات فی الدین بصیرت یعنی ، پایداری در دین.»
با توجه به معانی مذکور روشن می گردد که قرآن بصیرت است یعنی:
جهت روشنی است که موجب آگاهی در دین و هشیاری و بینش و بیداری در اعتقادات قلبی می گردد و به دنبال این آگاهی و بینش و هوشیاری ثبات و پایداری در دین پدید می‎آید.

18- بشیر
«خداوند برای هدایت بشر پیامبران را فرستاد و ایشان هم آدمیان را به پیروی از فرمان های الهی فراخواندند و ایشان را بشارت بهشت دادند. و قرآن هم به همین روش روشن و دلنشین، بر مردم بشارت داده که در صورت پیروی از پیامبران و بشارت های آسمانی قرآن، همان نیک بختی بر سرشان سایة سعادت می افکند و در صورت سرپیچی، از عذابی دردناک و عاقبتی ترسناک بیمناکشان ساخته است.»
«کتاب فصلت آیاته قرآناً عربیا لقوم یعلمون * بشیراً و نذیرا فأعرض اکثرهم فهم لایسمعون»
: «قرآن کتابی است که آیات آن را تفصیل داده اند. قرآنی است عربی (آشکار و روشن) برای گروهی که می دانند هم بشارت می‎دهد و هم می ترساند. پس بسیاری از مردمان روی می گردانند و آیات حق را نمی شنوند.»
اطلاق بشیر و نذیر بر قرآن بدین لحاظ است که خبرهای شاد کننده برای اهل ایمان و اطاعت، و خبرهای ترس آور برای اهل کفر و عصیان را در بردارد. این اوصاف از این نظر اهمیت دارد که انگیزة فعالیت های انسان ترس و امید است و فقط شناختن حق و باطل برای انگیزش او کافی نیست، البته منشا ترس، گاهی آلام و رنج های زودگذر مادی، گاهی عذاب و شکنجة ابدی و گاهی محرومیت از وصال محبوب سرمدی است.
مردمی که هنوز به آخرت و جهان ابدی ایمان نیاورده اند ترسشان از محرومیت مادی و امیدشان به منافع دنیایی است و ضعفا و متوسطان از مومنان، ترسشان از عذاب دوزخ و امیدشان به بهشت برین است و مؤمنان کامل، ترسشان به جهت دوری از خدا و امیدشان به خشنودی و نزدیکی به اوست.
19- تفصیل و مفصل
در معنای «فصل» آمده است: «کلمة صحیحة تدل علی تمییز الشیء من الشیء و إبانته عنه» : کلمه ای است که بر تمییز و تشخیص چیزی از چیز دیگر و جدایی از آن دلالت می‎کند.
در معنی «قول فصل» نیز گفته اند: «حق لیس بباطل، فاصلٌ قاطع، یفصل بین الحق و الباطل» سخن حق که باطل نیست. جدا کننده ی قاطع که میان حق و باطل به روشنی جدائی می افکند.
و هو الذی انزل إلیکم الکتاب مفصلا» و او کسی است که کتاب را تفصیل یافته بر تو فرو فرستاد.


2- برهان و جدل
برای اثبات یک مطلب در درجة اول باید از راه دلیل و برهان وارد شده و با مقدمات علمی مطلب را ثابت کرد اما گاهی طرف مقابل اول منطق و برهان نیست بلکه در برابر حق و حقیقت لجاجت می‎کند و با سر هم کردن حرفهای غیرمنطقی و جدل کردن می خواهد سخن باطل خود را به کرسی بنشاند. در مقابل چنین شخصی جدل و مناظره ضرورت پیدا می‎کند و باید با جدل و مناظره او را مغلوب کرد.
در قرآن کریم هر دو روش به کار برده شده و در جهت اثبات مطالب حقه گاهی از برهان های محکم و گاهی از جدل و مناظره استفاده شده است.
از نظر قرآن تمام پیامبران و بخصوص پیامبر اسلام دارای بینه بودند آنهم بینه های آشکار. منظور از بینه همان حجت و برهان است که برای اثبات مطالب خود اقامه می کردند.
«یا ایها الناس قدجاء کم برهان من ربکم و انزلنا إلیکم نورا مبینا» یعنی: ای مردم از جانب پروردگارتان بر شما برهانی آمده و به سوی شما نور آشکاری نازل کردیم.
بنابراین اساس دین بر بینه و برهان و حجت و دلیل استوار است و پیامبران همواره با مردم با بینه های روشن و حجت های آشکار سخن می گفتند منتهی گاهی مردم آنها را می پذیرفتند و گاهی نمی پذیرفتند.
که در این صورت قرآن از فن جدل و مناظره نیز استفاده شده است. جدل عبارت است از ترتیب مقدمات غیرعلمی برای مغلوب کردن طرف مقابل با استفاده از موضوعاتی که طرف مقابل آنها را قبول دارد. جدل بر دو نوع است:
1- جدل به باطل 2- جدل به احسن. قرآن به این نوع جدال امر کرده است. این جدال جدالی است که برای اثبات یک مطلب حق است و نیز مقدمات آن طوری انتخاب شده که موجب اهانت به طرف مقابل و رنجش خاطر او نمی گردد بلکه با جملاتی مؤدبانه و زیبا ادا می‎شود.
قرآن با استفاده از هر دو روش مطالب خود را به اثبات رسانیده و مخالف را مغلوب نموده و به اصطلاح قطع کرده است. »
3- ارائه مثل (ظرافت و تنوع در بیان مثلها)
«یکی از شیوه های معمول در پیام رسانی قرآن عینیت بخشیدن و تجسم دادن به مفاهیم عقلی است که در قالب مثل های گوناگونی آمده است. قرآن در موارد متعددی برای پائین آوردن سطح مطلوب و قرار دادن یک مطلب عقلی در دسترس فکر بشر از مثل استفاده کرده است.»
«انسان هر چه ساده اندیش تر باشد، احتیاجش به مثل بیشتر است. قرآن کریم نیز در ارائه معارف گوناگون، از مثلهای متعدد استفاده کرده و در عرضة مثلهای ظریف خود، تنوع را اعمال نموده است. خدای سبحان دربارة ظرافت مثلهای قرآن می فرماید: «تلک الأمثال نضربها للناس و یا تعقلها إلا العالمون» یعنی این مثلها با آنکه بسیار ساده اند ولی فهم آنها نیاز به علم دارد تا وسیله ای برای قیل به عقل باشد.
مثلاً در آنجا که قرآن کریم می فرماید : «مثل الذین حمّلوا التورة ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل أسفارا» این مثل بیان کنندة واقعیت درونی کسانی است که عمداً مجاری ادراک و تعقل معارف الهی را بسته اند، در هر موطنی هم که حقیقت ظهور کند، واقعیت مثلها نیز ظهور می‎کند.»
«مخالفین قرآن می گویند: شأن خداوند به گونه ای است که نباید به مگس و عنکبوت و مانند آن مثل بزند، زیرا اینها موجودات پستی هستند و تناسبی با بزرگی خداوند ندارند. خدای سبحان در پاسخ به این اشکال ظاهربینانه می فرماید: «إن الله لایستحی أن یضرب مثلاً ما بعوضةً فمافوقها» اینجا جای حیا نیست و برای بیان حقایق و معارف در سطح فهم مردم باید به موجودات گوناگون مثل زد و هیچ وهنی ندارد.»

4- ارائه الگو از خوبان و بدان (بیان قصص و شیوه های آن)
یکی از مهمترین ابزار تعلیم و تربیت که اثر قاطع و تعیین کننده ای در ساختن شخصیت فرد و جامعه دارد، ارائه نمونه ها و الگوهای گویا از ارزشها و ضد ارزشهاست. بدینصورت که صفات نیک و صفات بد تجسم پیدا کند و در قالب نمونه های عینی ارائه شود.
برای این کار می‎توان از قصه و داستان و به خصوص تاریخ که منبعی غنی و سرشار از عبرتها و عبرت آموزیهاست، استفاده کرد. قرآن کریم در مقام تعلیم و تربیت به صورت گسترده ای ازتاریخ استفاده کرده است. قرآن در قصه های خود نیکی ها و زشتی ها را مجسم می‎کند و هدف خود را از ذکر قصه ها عبرت آموزی و رسیدن به آرامش خاطر و واداشتن مردم به تفکر معرفی می‎کند:
«لقد کان فی قصصهم عبرة لاولی الالباب» همانا در قصه های آنان عبرتی برای صاحبان اندیشه است.
«وکلا نقص علیک من ابناء الرسل ما نثبت به فؤادک» از داستان های پیامبران همه را برای تو بازگو می کنیم تا قلب تو را به وسیلة آن آرامش دهیم.»
«قرآن کریم داستان پیامبران و تاریخ امم گذشته را نقل کرده لیکن نه چون تاریخ نویسان و قصه پردازان بلکه قسمتهایی از تاریخ آن بزرگان و امتهای آنان را که با هدف هدایتگری خود هماهنگ است بیان فرموده: قصه نویسان در نوشتن یا نقل قصه های خود وارد جزئیات قضایا می‎شوند و مخاطب خود را سرگرم می کنند ولی قرآن چنین روشی ندارد.»
قرآن کریم در قصص خود هرگاه سخنی را از کسی نقل می‎کند اگر باطل باشد، به نحوی بطلان آن را اعلام می‎کند و در صورتی که حق باشد با بیان جمله ای تصدیق آمیز یا با تقریر همان مطلب را تأیید می‎کند. عبرت آموزی و بیان سنت های الهی از دیگر ویژگی های قصص قرآنی است.
تفکیک بیان تمثیلی از بیان حقیقی
قرآن کریم قصص فراوانی را از انبیای الهی و سرگذشت اقوام و افراد آورده است که همگی بیان کنندة وقایع و حقایقی است که در گذشته رخ داده است و قرآن آنها را بدون کم و کاست ذکر نموده چنانکه دربارة هابیل و قابیل می فرماید: «واتل علیهم نبأ ابنی آدم بالحق» ماجرای فرزندان آدم را به «حق» برای اینان تلاوت کن. این تعبیر نشان می‎دهد که هم اصل ماجرا واقع شده و امر حقیقی است نه تخیلی، و هم نقل آن منسوب به تخیل نیست، پس نقل و منقول هر دو حق اند. بنابراین ویژگی قصص قرآن حقیقی بودن آنهاست. قرآن اسطوره و افسانه نیست بلکه هر داستانی را که نقل می کند، هم حقیقی است و هم نتایج حقی را به همراه دارد.
قصص قرآن غیر از تمثیل است، تمثیل عبارت از تنزیل و رقیق کردن معارف بلند به وسیلة مثل آوردن است ولی قصص قرآنی، بازگو کردن متن ماجرای واقعی گذشتگان است، قرآن کریم بین این دو مطلب تفکیک کرده و هرگز اجازه نمی دهد که این دو به یکدیگر آمیخته شوند و مخاطبان را به اشتباه اندازند.»

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : مجتبی خادم پیر

شماره تماس : 09151803449 - 05137530742

ایمیل :info@payfile.org

سایت :payfile.org

مشخصات فایل

فرمت : doc

تعداد صفحات : 261

قیمت : برای مشاهده قیمت کلیک کنید

حجم فایل : 502 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل

پاورپوینت سوره نصر

پاورپوینت سوره ی نصر
پاورپوینت سوره ی نصر - پاورپوینت سوره نصر



پاورپوینت سوره نصر به همراه تفسر آیه به آیه و نکات مربوط به سوره شامل معنی سوره و نام های دیگر سوره و روایات مربوط به آن و...

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : مهدی حیدری

شماره تماس : 09033719795 - 07734251434

ایمیل :info@sellu.ir

سایت :sellu.ir

مشخصات فایل

فرمت : pptx

تعداد صفحات : 18

قیمت : برای مشاهده قیمت کلیک کنید

حجم فایل : 1113 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل

پایان نامه بررسی قرآن در قرآن در 261 صفحه ورد قابل ویرایش

پایان نامه بررسی قرآن در قرآن
پایان نامه بررسی قرآن در قرآن - پایان نامه بررسی قرآن در قرآن در 261 صفحه ورد قابل ویرایش



[23]

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : علیرضا خشاوه پور

شماره تماس : 09357717947 - 05137573265

ایمیل :info@cero.ir

سایت :cero.ir

مشخصات فایل

فرمت : doc

تعداد صفحات : 261

قیمت : برای مشاهده قیمت کلیک کنید

حجم فایل : 502 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل

پایان نامه بررسی آداب معاشرت در قرآن در 240 صفحه ورد قابل ویرایش

پایان نامه بررسی آداب معاشرت در قرآن
پایان نامه بررسی آداب معاشرت در قرآن - پایان نامه بررسی آداب معاشرت در قرآن در 240 صفحه ورد قابل ویرایش



[11]

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : علیرضا خشاوه پور

شماره تماس : 09357717947 - 05137573265

ایمیل :info@cero.ir

سایت :cero.ir

مشخصات فایل

فرمت : doc

تعداد صفحات : 240

قیمت : برای مشاهده قیمت کلیک کنید

حجم فایل : 389 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل