بررسی رابطه فرسودگی شغلی متصدیان امور بانک ملی آذربایجان شرقی با کارکردهای خانوادگی آنها (مددکاری اجتماعی) - پایان نامه بررسی رابطه فرسودگی شغلی متصدیان امور بانک ملی آذربایجان شرقی با کارکردهای خانوادگی آنها (مددکاری اجتماعی)در 126 صفحه ورد قابل ویرایش
پایان نامه بررسی رابطه فرسودگی شغلی متصدیان امور بانک ملی آذربایجان شرقی با کارکردهای خانوادگی آنها (مددکاری اجتماعی)در 120 صفحه ورد قابل ویرایش
فصل اول : طرح تحقیق
مقدمه
بیان مساله
اهمیت مساله
هدف کلی
اهداف جزئی
شناخت رابطه فرسودگی شغلی کارکنان با مهارت های آنها
فرضیات
تعاریف نظری و عملی
تعریف نظری خانواده
کارکرد خانواده
حل مساله
ارتباط
نقشها
پاسخدهی عاطفی
آمیختگی عاطفی
کنترل رفتار
فرسودگی شغلی
تحلیل عاطفی
مسخ شخصیت
کاهش پیشرفت فردی
فصل دوم : پیشینه پژوهش
فرسودگی شغلی
تاریخچه مفهوم فرسودگی شغلی
مرحله اولیه یا پیشگام
مرحله تجربی
تعاریف مختلف فرسودگی شغلی
هربرت فرویدنبرگر (۱۹۷۵)
پانیز و آرنسون (۱۹۸۱)
فاربر (۱۹۸۳) در تعریف فرسودگی شغلی می نویسد
اولویچ و برادسکی (۱۹۸۰)
اوهلر (۱۹۹۱)
نشانه های مرض فرسودگی شغلی
فرویدنبرگر و ریچلسون (۱۹۸۰)
مازلاک و جکسون (۱۹۸۶)
بایبیو و همکاران (۱۹۸۹)
مهمترین نشانه های فرسودگی شغلی
علل و عوامل فرسودگی شغلی
عوامل محیطی
ارتباط عمده عوامل محیطی با پدیده فرسودگی شغلی
ویژگیهای شغلی
ویژگیهای سازمانی
ویژگیهای حرفه ای
عوامل فردی
ویژگیهای جمعیت شناختی
ویژگیهای شخصیتی
گرایشات شغلی
رویکرد های مختلف نسبت به فرسودگی شغلی
رویکرد بالینی
رویکرد تبادلی چرنیس
مراحل فرسودگی شغلی
فشار روانی منابع
آشفتگی روانی
مقابله دفاعی
رویکرد روانشناختی اجتماعی
مدلهای فرسودگی شغلی
مدل حفظ منابع
مدل منابع نیازهای شغلی
کاهش فرسودگی شغلی
راهبردها و تغییرات فردی
راهبردها و تغییرات سازمانی
خانواده از دیدگاههای جامعه شناسی
خانواده از دیدگاه ههای روانشناسی
انواع و اشکال خانواده
وسعت ابعاد خانواده
شیوه ازدواج
مرکز ثقل قدرت
منشا و نسب
کارکردهای خانواده از دیدگاههای جامعه شناسی
طبقه بندی وظایف اساسی خانواده به گونه ای عمومی و در قالبی جهانی
ارزیابی خانواده و کارکردهای آن از دیدگاه روانشناسی
مدل مک مستر از کارکرد خانواده
حل مساله
ارتباط
نقشها
پاسخ دهی عاطفی
آمیختگی عاطفی
کنترل رفتار
پیشینه تحقیق در رابطه با فرسودگی شغلی
پیشینه پژوهش در رابطه با کارکردهای خانواده
مطالعات انجام شده در خارج از کشور
فصل سوم : روش تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
نمونه آماری
فراوانی تحصیلات
روش و شیوه عملی نمونه گیری
ابزارهای اندازه گیری و چگونگی جمع آوری داده ها
ابزار سنجش فرسودگی شغلی
ابزار سنجش خانواده
روشهای آماری برای تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم : نتایج
ضرایب همبستگی بین مقیاس های کارکرد خانواده (جدول)
بین فرسودگی شغلی کلی با تمامی مقیاس های کارکرد خانواده همبستگی منفی وجود دارد (جدول)
ضریب همبستگی آیتم های سن و تحصیلات با فرسودگی شغلی
میانگین نمرات، انحراف معیار مقیاسهای فرسودگی شغلی (جدول)
فصل پنجم : نتیجه گیری و بحث
نتیجه گیری کلی و پیشنهادهایی برگرفته از یافته های پژوهش
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادهایی برای پژوهشگرهای دیگر
منابع و ماخذ فارسی
منابع و ماخذ لاتین
پرسشنامه فرسودگی شغلی مازلاک
مقیاسها و ابعاد
مسخ شخصیت (۵ ماده)
فقدان موفقیت فردی (۸ ماده)
نمره گذاری
دستورالعمل شدت
دستورالعمل فراوانی
ابزار سنجـش خانواده
مقیاس ها و ابعاد
منابع
پرسشـنامه
ابزار سنجش خانواده
مقدمه:
تنش در محیط کاری امری شایع است و بسیاری از افراد با آن مواجه می شوند، لذا گروهی از صاحب نظران رفتار سازمانی فشار روانی را بیماری شایع قرن توصیف کرده اند که در دراز مدت میتواند منجر به فرسودگی شغلی شود پس فرسودگی شغلی یکی از عمده ترین پیامدهای اجتناب ناپذیر تنش کاری است که به دنبال خود فرسودگی جسمی، تغییر در رفتار و عملکرد شغلی را به ارمغان می آورد، که در واقع می توان گفت فرسودگی شغلی با نشانه های زیر شناخته می شود:
1- شاخصهای هیجانی که علایمی مثل بی علاقه شدن نسبت به شغل خود، افسردگی، احساس درماندگی و ناتوانی، از دست دادن همدلی نسبت به دیگران
2- شاخصهای نگرشی شامل بدبینی نسبت به دیگران، نسبت به مدیریت سازمان محل کار خود گله مند شدن از دیگران
3- شاخصهای رفتاری شامل تحریک پذیری و پرخاشگر بودن، افزایش سوء مصرف مواد و افزایش مشکلات و درگیریها با مرئوسان، روسا، همکاران، همسر و فرزندان
4- شاخصهای روان تنی مثل ابتلا به اختلال گوارشی و سردردها و ........
5- شاخصهای سازمانی شامل دزدی، غیبت از کار، تنزل ابعاد اخلاقی و معنوی کارکنان است. (ساعتچی 1376)
افرادی که فرسودگی شغلی را تجربه می کنند یک تاثیر منفی بر همکارانشان می گذارند هم به وسیله ایجاد تضادهای پرسنلی و هم ایجاد اختلال در انجام وظایف شغلی پس می تواند مسری باشد و به صورت تعاملات غیر رسمی در شغل تداوم یابد همچنین از جمله آثاری که فرسودگی شغلی به عنوان یک سرایت کننده منفی دارد سرایت و تاثیر آن در زندگی خانوادگی افراد است. (بورک و گرنگلاس 2001)
جکسون و مازلاک (1982) مشاهده نموند که سطح خستگی هیجانی مرتبط با شغل افراد با گزارش همسرانشان در مورد عصبی، ناراحت و خسته و افسرده بودن آنان در منزل ارتباط معتبری داشت. این خستگی هیجانی مرتبط با شغل با کیفیت پایین زندگی خانوادگی که توسط همسر شخص گزارش می شود ارتباط قوی داشت.
در حدود 50 سال پیش یک جامعه شناس بنام ویلارد والر اهمیت موقعیت شغلی شوهر و تاثیر آن بر ازدواج و روابط خانوادگی خاطر نشان ساخت (ایگمن 1986) وی خاطر نشان ساخت که موقعیت اقتصادی خانواده فرایند تعارض خانواده را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد. شرایط سخت کاری و استرسهای ناشی از آن به خانه منتقل می شود و زن و شوهر را علیه یکدیگر بر می انگیزاند. آمار بالای جدایی خانوادگی در کاکنان مشاغل که چالش و درگیری زیادی دارند، مشاهده شده است. شخصی که خودش را در شغلش شکست خورده می بیند، احتمالا با پرخاشگری در منزل در مقام جبران آن بر می آید و ذکر این نکته ضروری است که چنین خانواده هایی موفق نخواهند بود. (رسولی 81)
خانواده و کار دو جنبه مهم زندگی هستند و تجربیات هر یک بر دیگری تاثیر می گذارد محققان در توصیف مجموعه خانواده و کار مدلهایی را برای تبیین بین زندگی خانوادگی و کار ارائه داده اند.
بیان مساله:
با توجه به روند ارتباط تعاملی بین کار و زندگی خانوادگی، جای تعجب نیست اگر کار کانون اصلی زندگی بیشتر افراد باشد، نیاز به نزدیکی، صمیمیت و دیگر نیازهای اجمماعی آنان، احتمال زیاد در محیط کار بیش از هر مکان دیگر بر آورده می شود. کار محور اصلی زندگی ما را تشکیل می دهد، به خصوص به دلیل ساعات طولانی کار و تغییرات در هنجارهای اجتماعی انواع تعارضهای کاری و خانوادگی وجود دارد. آنها شامل تنیدگیهای شغلی، بار کاری زیاد (فشارهای روانی ناشی از تلاش برای انجام نقشهای گوناگونی که با انرژی و زمان فرد همسازی ندارد، تعارض و فشار روانی همراه با ناهمسازی و یا تعارض درباره انتظارات نقش) و نیز مشکلات مربوط به مراقبت از کودک، نگهداری از بزرگسالان و مسایل مربوط به تعادل بین شغل، خانواده ها و نیازهای شخصی می باشد. در نهایت، فشارهای روانی دارای کیفیت واگیر است و به جنبه های دیگر فرد نیز سرایت می کند (بولگر و دیگران 1989).
به احتمال زیاد، مسایل خانوادگی بر زندگی کاری و زندگی کاری نیز آشکارا بر زندگی خانوادگی تاثیر می کذارد. تحقیقات ملی در آمریکا نشان می دهد که 72 درصد مردان و 83 درصد زنان تعارض مهمی را بین انتظارات و نقشهای خانوادگی و کاری تحربه می کنند (کوپر 1992)
تعارضهای کاری و خانوادگی هنگامی به وجود می آید که فشارهای مربوط به نقش و انتظارات در کار خانواده با یکدیگر ناهمساز باشند، مانند زمانی که شرکت در یک نقش، مشارکت در نقش دیگر را غیر ممکن می سازد. به سه طبقه بندی کلی از تعارضهای کار و خانواده می توان اشاره کرد:
تعارضهای مبتنی بر زمان، تعارضهای مبتنی بر فشار روانی و تعارضهای مبتنی بر رفتار. (گرین هاوس و دیگران 1987)
تعارضهای مبتنی بر زمان عبارت است از اینکه چگونه زمان اختصاص یافته به یک نقش باعث کاهش توجه به نقش دیگر می شود، مانند زمانی که ملاقاتهای دیر وقت شبانه با جلسات مدرسه کودک در تعارض است تعارضهای مبتنی بر فشار روانی عبارت است از تجاوز نشانه های تنیدگی مانند خستگی و تحریک پذیری از یک نقش به نقش دیگر تعارضهای مبتنی بر رفتار عبارت است از ناهمسازی رفتار در یک نقش با رفتار مورد انتظار در نقش دیگر، مانند زمانی که از کارمندان در محیط کار عینی بودن و غیر عاطفی عمل کردن و در خانواده گرم یا عاطفی بودن در نقش پرورشی مورد انتظار است.
در یک بررسی بون اورتنر به این نتیجه رسیدند که درگیریهای کاری پدر بر رفتار والدین و خانواده اثر می گذارد به ویژه مردانی که ساعات طولانی کار می کنند، به طور طبیعی وقت کمتری صرف فرزندان و فعالیتهای مشترک زناشوئی می کنند اما این امر بستگی به اولویتهای نقش زن و مرد و نیز انتظاراتشان از ادواج دارد. برای مثال، ارزشها، انتظارات و توقعات در مشاغل معینی کاملا آشکار است و بازتاب آن را می توان در قواعد و رفتار خانوادگی مشاهده کرد.
البته شایان ذکر است که امروزه، نشانه هایی که حاکی از یکی شدن نیازها و ارزشهای کارکنان و اتحادیه ها دیده می شود و بین کار و خانواده رابطه تعادلی به وجود آمده است. ارزشهای رشد شخصی و تعادل بین خانواده، فرد و شغل، ضرورت نیاز به انعطاف پذیری در برنامه کاری، مرخصیهای خانوادگی، حمایتها و پاداشهای مناسب و نیز غنی سازی محیط کار را بیش از پیش محسوس می سازد. اتحادیه ها به تدریج این نیازها و ارزشها را نوسازماندهی می کنند و انطباق میدهند اتحادیه ها برخوردارند. این شرکتها به تدریج فرهنگ و ارزشهای صنفی خود را تغییر میدهند تا خط مشی های خانوادگی- دوستانه را بخش مهمی از راهبردهای کسب و کار خود سازند، این همکار و یا رابطه تعاملی بین خانواده و کار، اساس استخدام بهترین کارگران و نگهداری آنان و تامین وفاداری و بهره وری لازم برای شرکتها به منظور حفظ موقعیت رقابت آمیز در دنیای جدید اقتصاد محسوب می شود. (نوابی نژاد 1378)
بر این اساس، در پژوهش حاضر رابطه فرسودگی شغلی با کارکردهای خانوادگی کارکنان بانک ملی مورد مطالعه قرار می گیرد. بدین منظور تعدادی از کارمندان این موسسه با استفاده از روشهای علمی مناسب به عنوان نمونه مطالعه انتخاب گردیده و به وسیله پرسشنامه های دقیق و مناسب در زمینه فرسودگی شغلی و کارکردهای خانواده داده ها جمع آوری شده است.
اهمیت مساله:
با توجه به شیوع و گسترش روزافزون فرسودگی شغلی در بین کارکنان مشاغل مختلف بطوریکه سازمان بهداشت جهانی (W.H.O) 1987 اعلام کرده است که جمعیت کارمندی از شغل خود ناراضی هستند و 90 درصد آنها معتقدند که شغلشان در جهت اهداف زندگی آنها نیست و 75 درصد کسانی هستند که به دنبال کمک های روانپزشکی هستند به دلیل عدم رضایت شغلی و عدم توانایی. و همچنین درگیریهای شغلی کاملا با تعارضهای کاری و خانوادگی مرتبط هستند و در جهت درک هر چه بیشتر این ارتباط و تاثیراتی که بر هم دارند سعی خواهیم کرد که با آگاهی علمی و مدارک مستند پیشنهاداتی را جهت برنامه ریزیهای لازم برای ارتقاء بهداشت روانی و حرفه ای کارمندان به منظور کاهش تبعات منفی این مساله ارائه دهیم. با افزایش سطح سلامت و رفاه کارکنان بهرهوری بانک نیز افزایش یافته و این مساله بر سرویس دهی کارکنان به مشتریان نیز تاثیر مثبت خواهد داشت. لذا ضرورت دارد که رابطه فرسودگی شغلی با کارکردهای خانواده مورد مطالعه قرار گیرد.
فرسودگی شغلی:
تقریبا در حدود 20 سال است که واژه فرسودگی شغلی در ادبیات روانشناسی به کار می رود و در حال حاضر فرسودگی شغلی به عنوان مشکل مهم اجتماعی و فردی شناخته شده است. (فاربر 1983، ص17) و در واقع ارتباط افراد با کارشان و مشکلاتی که بدلیل آن باعث ایجاد ناخرسندی و نارضایتی می شود به عنوان یک پدیده مهم در این سالها شناخته شده است و استفاده از اصطلاح فرسودگی شغلی برای این پدیده از سالهای 1970 در ایالات متحده متداول گشت بخصوص در بین افرادی که به کارهای خدمات انسانی اشتغال داشتند. البته اولین بار در داستان قرنر( 1981) یک مورد فرسودگی شغلی درباره مشکلات روانی و سرخوردگی یک معمار از شغلش بود که باعث پناه آوردن وی به جنگل های آفریقای جنوبی شد دیده شده است (مازلاک و همکاران 2004)
تاریخچه مفهوم فرسودگی شغلی:
فرسودگی شغلی ابتدا به عنوان مشکل اجتماعی مطرح شد نه به عنوان ساختار علمی. بنابراین مفهوم اولیه فرسودگی شغلی به وسیله واقع گرائی شکل گرفت تا مفاهیم علمی. در این مرحله مقدماتی شکل گیری مفهوم، تمرکز بر روی توصیفهای بالینی فرسودگی بود. بعدا مرحله دیگری شکل گرفت، مرحله تجربی، که در آن تاکید به تحقیقات سیستماتیک برروی فرسودگی شغلی وبخصوص ارزیابی این پدیده بود. از طریق این دو مرحله بود که تئوریهای رشد یافته و مفهوم گسترده شغلی و چهارچوبهای فرضی دیگر یکپارچه شدند. (مازلاک، شافلی 1994)
1- مرحله اولیه یا پیشگام:
اولین مقالات درباره فرسودگی شغلی در نیمه دهه 1970 در امریکا نوشته شد. مشخصه عمده این مقالات فراهم ساختن توصیف ابتدائی درباره پدیده فرسودگی شغلی بود و نام آنرا برای اولین بار عنوان کردند. و مقالات نوشته شده بر پایه تجربیات افرادی که در حرفه های خدمات اجتماعی و مراقبتهای بهداشتی کار می کردند بود. فرویدنبرگر (1975) به عنوان یک روانپزشک مشاهده کرد بسیاری از داوطلبانی که با او در یک مرکز بهداشت روانی کار می کنند یک حالت تحلیل هیجانی و از دست دادن تعهد و انگیزه را تجربه می کنند. عموما این فرایند در مدت یکسال ایجاد می شود و همراه با نشانه های مختلف جسمی و روانی بود. (مازلاک و شافلی 1994) برای مطرح ساختن این حالت بخصوص تحلیل روانی فرویدنبرگر واژه ای را که در اصطلاح محاوره ای عوام به تاثیرات سوء مصرف مواد اشاره داشت به کار برد .واژه "فرسودگی". مازلاک (1976) به عنوان یک روانشناس اجتماعی طی مصاحبه های که با تعداد زیادی از کارکنان خدمات انسانی در مورد استرسهای عاطفی مربوط به شغلشان انجام داد کشف کرد که استراتژیهای سازگاری کاربرد مهمی برای هویت شغلی افراد و رفتار مربوط به شغل دارد. (مازلاک 2004)
در مرحله اولیه تحقیق فرسودگی شغلی خصوصیات بارزی که مقالات اولیه را تحت تاثیر قرار می داد ابعاد روانشناسی اجتماعی و بالینی فرسودگی شغلی بود. از لحاظ روانشناسی بالینی تمرکز بر علائم فرسودگی شغلی و بر موضوعات بهداشت روانی است. از لحاظ اجتماعی تمرکز بر ارتباط تامینکننده خدمات و دریافت کننده خدمات و به موقعیت کاری حرفه های خدماتی است. و بسیاری از این تحقیقات ابتدائی دارای خصوصیات کیفی و توصیفی بودند و از تکنیکهای مثل مصاحبه، مطالعه موردی، مشاهده در محل استفاده می گردید.
علاوه بر این، این مرحله نخست به وسیله یک جهت گیری کاربردی قوی مشخص شده است که بازتابی از مجموع عوامل اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و فرهنگی در دهه 1970 می باشد. این عوامل متخصصان خدمات انسانی در ایالات متحده آمریکا تحت تاثیر قرار داد و برای این متخصصان بدست آوردن رضایت و خرسندی در حرفه اشان را مشکل تر ساخت (چرنیس 1980، فاربر 1983) به دلیل اینکه بعد از جنگ جهانی دوم خدمات اجتماعی، حرفه ای تر، بورد کراتیک تر و اعتباری تری و مجزاتر شده اند. مداخلات دولتی اقزایش یافته اند و مراجعان مستحق تر و محتاج تر به خدمات شده اند متعاقبا برای مردم دسترسی به موفقیت حرفه ای در خدمات انسانی دشوارتر شده و تلاش در جهت رهایی از فرسودگی هم به طور فزاینده ای معمول شده است.
رویکرد تبادلی چرنیس
در این مدل چرنیس حرکت به طرف فرسودگی شغلی شامل مراحل چندی است.
مرحله اول: فشار روانی منابع تیندگی (فشار روانی) که علل به وجود آورنده فرسودگی شغلی به شمار می روند متعدد هستند و می توان تنیدگی زاهای فردی (انتظارات و انگیزش) ، نتیدگی زاهای بین فردی ( تماس با مراجعان ، روابط با همکاران، مدیران و سرپرستان) و تنیدگی زاهای سازمانی (تراکم کاری، مقررات اداری و بوردکراتیک و فشار کاری) را نام برد.
مرحله دوم: آشفتگی روانی، این مرحله با مولفه های روانشناختی (عزت نفس پایین و خستگی عاطفی) ، مولفه های جسمانی (سردرد و خستگی) و مولفه های رفتاری( استفاده از الکل و اختلالات خانوادگی) همراه است این مرحله همان مولفه تحلیل عاطفی زلاک است.
مرحله سوم: مقابله دفاعی این مرحله به اثرات فرآیند فرسودگی روانی و کیفیت کمک ارائه شده به مراجعان از طریق کمک کننده مربوط است. مقابله دفاعی از طریق یکسری تغییرات در نگرش و رفتار همچون سرزنش کردن مراجعان به خاطر خطاهای خود، فقدان علاقه و همدردی نسبت به مراجعان متاثر نشدن از درد و آلام دیگران مشخص می شود این مرحله با مولفه مسخ شخصیت مازلاک منتاظر است.
رویکرد روانشناختی- اجتماعی
مازلاک (1986) و همکارنش یک رویکرد مبتنی بر تحقیق برای فرسودگی شغلی اتخاذ کرده اند و تلاش کردند که شرایطی که منجر به فرسودگی شغلی می شوند را روشن کنند. تحقیقات ماسلاچ و همکارانش به این نتیجه رسید که فرسودگی شغلی یک ساختار چند بعدی است و از سه مولفه مربوط به هم تشکیل یافته است که عبارتند از :
تحلیل یا خستگی عاطفی که به از دست رفتن انرژیهای عاطفی شخص مربوط است حالات قبلی که دارای سطح انگیزشی بالا بوده است، حالا در اثر فرسودگی از بین می رود و انجام کار برای وی خسته کننده است.
مولفه دوم که تشکیل دهنده فرسودگی شغلی می باشد، تمایل برای این است که فرد، مراجع یا بیمار را به صورت یک فرد انسانی در نظر نمی گیرد و آن را از فردیت خارج می کند و به صورت یک شی غیرانسانی درک می کند (مسخ شخصیت).
مسخ شخصیت در حرفه های خدمات انسانی بصورت تعامل با مردم به عنوان یک شی و اغلب در برچسب های که استفاده می شود آشکار می گردد.
سومین مولفه از فرسودگی شغلی احساس موفقیت فردی پایین است این مولفه توجه کمتری را به خود جلب کرده است منظور از این مولفه در نظر مازلاک احساس موفقیت فردی کاهش یافته است، یعنی فرد احساس می کند عملکرد وی همراه با موفقیت نیست و یا به عبارت دقیق تر موفقیت ادراکی مطرح است نه عملکرد و موفقیت واقعی. با این وجود برخی از محققان مانند چرنیس(1980) هم موفقیت ادراکی و هم واقعی را مورد نظر قرار دادند برای مثال او می گوید: " فرسودگی، انگیزش و موثر بودن را کاهش می دهد" و شامل یک حس شکست است.
مدلهای فرسودگی شغلی:
در اینجا دو تا مدل اصلی از فرسودگی شغلی را که عبارتند از مدل حفظ منابع (COR) و مدل منابع نیازهای شغلی را به طور خلاصه بررسی خواهیم کرد.
الف) مدل حفظ منابع: مدل حفظ منابع مدلی از فرسودگی شغلی است که فرض می کند استرس و فرسودگی شغلی وقتی اتفاق می افتد که افراد به وسیله آنچه که برای آنها با ارزش است تهدید گردند(منابع). این تهدید ممکن است مربوط به نیازهای و خواسته های شغلی باشد، یا از دست دادن منابع کاری (مثل بیکاری) ، برگشت ضعیف منابع زمانی که بر روی آن منابع سرمایه گذاری کرده است. (برای مثال، اگر یک کارمند مدت زمان طولانی از وقتش را برای کمک به یک همکار سپری می کند بدون دریافت هیچ حمایت و همراهی از همکار ) باشد. تهدید منابع در ابتدا به عنوان یک منبع استرس زا عنوان می گردد که این فقدان و تهدید مستمر منابع، بویژه بعد از برخورد طولانی با منابع سرمایه گذاری در کار به فرسودگی شغلی می انجامد(Hobfoll.2001) به عبارتی مدل COR این عقیده و نظر را در مورد استرس رشد می دهد که به درک اینکه چطور استرسهای جدی منجر به فرسودگی شغلی می شوند کمک می کند.
نظریه اصلی در مدل COR این است که نیازهای شغلی و منابع شغلی می توانند به طور متفاوتی باعث فرسودگی شغلی شوند، همچنین در ابعاد فردی آنها را (لیتر 1993، همچنین 1991) همچنین در این مدل به تجربیات روانشناختی مختلف از شکست و پیشرفت نیز می پردازد، عموماً مسائلی که مطرح است افرادی که برایشان جلوگیری از شکست مهمتر است نسبت به افرادی که به دست آوردن موفقیت ایشان مهم است زیاد است بنابراین نیازها احتمالاً منجر به فرسودگی شغلی می شوند نسبت به منابع که عوامل علیه بر آن را تقویت می کند(هابفول و فردی 1993) لی و آشفورث (1996) با متاآنالیز فرسودگی شغلی این نظر را تائید کردند بدین معنی که آنها نشان دادند که متغیرهای مثل نیازهای شغلی ( مثل حجم کار- اضافه کار) ارتباط خیلی قوی با جزء تحلیل عاطفی فرسودگی شغلی دارند نسبت به متغیر منابع (حمایت اجتماعی). همچنین آنها نشان دادند که متغیرهای نیاز گرایش کمتری را با اجزاء مسخ شخصیت و موفقیت فردی فرسودگی شغلی دارد، در حالی که متغیرهای منابع تا حدودی ارتباط خیلی قوی با آن دو جزء فرسودگی شغلی دارند.
مدل COR کمک می کند به ما دردرک اینکه چطور فرسودگی شغلی منجر به نتایجی مثل موفقیت شغلی پایین و تعهد سازمانی می شود و در کل هابفول (19988) با این مدل یک تئوری محکمی را ارائه داد که یک مدل کارا را فراهم آورد که بتواند هم علل به وجود آونده فرسودگی شغلی و هم نتایجی که این پدیده به دنبال دارد را تبیین کند.
ب) مدل منابع- نیازهای شغلی:
بنیانگذار مدل COR باعث رشد و توسعه مدل منابع- نیازهای شغلی(JD-R) شد، دمورتی باکر ، ناچیرنر و شافلی (2001) بیان کرده اند که فرسودگی شغلی نتیجه دو نوع از طبقه بندی ویژگیهای شغلی است
خواسته های شغلی آن جنبه های از شغل هستند که نیاز به تلاش دارند و در نتیجه آنها با مسائل رواشناختی مرتبط است (به عنوان مثال فرسودگی شغلی) علاوه بر آن، منابع شغلی ویژگیهای شغلی هستند که کمک می کنند در جهت رسیدن به اهداف کاری، کاهش نیازها و خواسته های شغلی، یا هدایت به سمت رشد فردی. آنها پیش بینی کردند که خواسته ها و نیازهای شغلی پیش بینی کننده جزء تحلیل عاطفی از فرسودگی شغلی هستند در حالی که منابع شغلی پیش بینی کننده جزء مسخ شخصیت از فرسودگی شغلی هستند (آنها آن را عدم تعهد، بازتاب یک فرآیند کلی از یک کار طاقت فرسا از شغلشان نامگذاری کردند.)
خانواده
برای همه"خانواده" واژه ای بسیار آشنا است. به همین سبب مطالعه علمی آن مشکل است. زیرا هر کس بنا به فرهنگ و جامعه برای خانواده تعریفی برابر مفهوم خانواده خود ارائه می دهد.
کلمه فامیلی(family) از لغت یونانی "فامیلیا" ," فامولوس" (familia,famulus) به معنی مستخدم و برده گرفته شده است (اعزازی76)
از لحاظ تاریخی "فامیلی" (family) به نوعی اتحاد خانگی اطلاق می شود که افراد آزاد و برده را با هم, شامل بود. در زبان فارسی نیز خانواده معنای خاندان, دودمان, اهل و عیال و خانه و اسباب خانه, خویشان, دولت و ثروت, مخصوصا ثروت موروثی قابلیت حمل دارد.(اعزازی76)
خانواده یک گروه خویشاوندی است که در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی از نیازهای بنیادی دیگر جامعه, مسئولیت اصلی را به عهده دارد. خانواده از گروهی از آدمها ترکیب می شود که از راه خون, زناشویی و یا فرزند پروری با یکدیگر ارتباط می یابند و طی یک دوره زمانی نامشخص, با هم زندگی می کنند.(ثلاثی76)
می توان گفت خانواده در مفهوم اختصاصی آن یک گروه اجتماعی است که در آن به روابط جنسی زن و مرد مشروعیت داده می شود, تولید مثل به شیوه مشروع امکان پذیر می گردد, در مقابل جامعه از نظر مراقبت و رشد فرزندان مسئول است گونه های خاص و مستحکمی از احساسات ایجاد و تقویت می شود, و بالاخره خانواده یک واحد اقتصادی و حداقل مصرفی است(محسنی1376)
خانواده اساسا یگ گروه کوچک, اولیه و چهره به چهره است(میربها1373)
پس تعریفی که از خانواده ارائه می دهیم عبارتست از واحد اجتماعی که شامل پدر و مادر و فرزندان آنهاست, گاه به معنی وسیعتر, بستگان دور و نزدیک را نیز جز خانواده به حساب می آورند(واحدی)
قابل ذکر است که دیدگاههای جامعه شناسی و روانشناسی مختلفی به خانواده وجود دارد که در زیر به طور خلاصه شرح داده می شود.
خانواده از دیدگاههای جامعه شناسی:
در مورد خانواده و نقشهای خانوادگی در جامعه شناسی نظریات مختلفی وجود دارد که از جمله آنها نظریه پارسونز می باشد که از نظر او پدر نقشی"ابزاری" را ایفا می کند. او مسئول برقراری تماس با جهان خارج و تامین کننده نیاز اقتصادی خانواده است . نقش مادر "بیانگری" است زیرا اوست که مسئولیت تمام آن چیزهایی را برعهده گرفته که جنبه عاطفی و احساسی دارند. در مورد نقشها نظریه" شبکه" نیز وجود دارد که الیزابت بات به روابط اجتماعی خانواده توجه کرد و مشخص کرد روابط اجتماعی کلیه خانوادهها جامعه حالت" شبکه" دارد, یعنی هر خانواده با تعدادی از افراد جامعه در تماس است, اما شبکه روابط بعضی از خانواده ها شبکه متصل است, یعنی افرادی که خانواده با آنها معاشرت دارند, با یکدیگر نیز معاشر, و دوست و آشنا هستند و شبکه روابط بعضی دیگر از خانواده شبکه پراکنده است. یعنی افرادی که معاشر و دوست خانواده هستند, با یکدیگر آشنایی و رفت و آمد ندارند. و نتیجه گرفت که چگونگی تقسیم نقشهای خانوادگی به نوع شبکه اجتماعی خانواده بستگی دارد. از دید شلسکی این مجموعه یعنی پدر نان آور قدرتمند و مادر مسئول فرزندان را برای حفظ ثبات اجتماعی باید به هر قیمتی حفظ کرد. او حتی با آگاه کردن زنان از روابط زندگی و آنچه که میتواند آنها را به تامل و تفکر وا دارد مخالف است.
طرز تلقی مثبت پارسونز, شلسکی و کونیگ از خانواده که آنرا محیطی گرم و صمیمی و در مقابل جامعه معرفی می کنند و روابط میان بزرگسالان با یکدیگر و بزرگسالان با کودکان را تنها براساس وجود محبت و صمیمیت می بینند, مانع بررسی مشکلاتی می شود که خانواده ها برای جامعه (و اعضا خانواده) به وجود می آورند. در این نگرش خانواده به عنوان گروهی مستقل و خود مختار در برابر کل جامعه یا نهادها و گروههای دیگر عمل می کند. هر چند که تمام این نظریه ها به ارتباط متقابل خانواده, دیگر گروهها, نهادها و کل جامعه تاکید دارند. اما این تاکید بیشتر به نوعی تاثیر متقابل مشروط و محدود توجه دارد و به علت تاکید بر دوگانگی جامعه و خانواده, خانواده را نه تنها به صورت محیطی مجزا, بلکه در عین حال متفاوت و متضاد با جامعه در نظر دارند و باز هم به نوعی دیگر تاکیدی مثبت بر وجود گروه خانواده می کنند. اما نظریه پردازان از خانواده,از دیدی دیگری خانواده را بررسی کردند, بسیاری از جامعه شناسان ساخت و کارکرد خانواده را در رابطه با موفقیت طبقاتی خانواده و مشارکت آنها در مناسبات تولیدی جامعه مورد بررسی قرار دادند و اعلام کردند, ویژگیهای خانواده امروزی همراه با موفقیت نان آوری خانواده در روند تولید, نوع و میزان درآمد خانواده, شرایط خاص مصرف در خانواده و همچنین در رابطه با چگونگی گذران اوقات فراغت در خانواده مطرح می شود. خانواده چه در حال . چه در دوران قبل همیشه نمایشگر ویژگیهای خاص جامعه و به صورت مشخص بازتابی از تضادها و تعارضهای اجتماعی است. برای بررسی خانواده نمیتوان ارتباط متقابل خانواده و جامعه را از نظر دور داشت و آن را به صورت گروهی صمیمی مطرح کرده زیرا تعارضهای بسیاری در خانواده, چه در رابطه زن و شوهر با یکدیگر و چه در رابطه پدر و مادر با فرزندان وجود دارد که باید مورد بررسی و موشکافی قرار بگیرند.
خانواده از دیدگاه ههای روانشناسی:
در مورد خانواده, درمانگران روانشناسی نیز دیدگاههای مختلفی دارند که به طور خلاصه در زیر به آن می پردازیم براساس نظریه آلفرد مبنای نظامهای اجتماعی, خانواده است. از خانواده است که افراد چگونگی تعلق داشتن و تعامل با یکدیگر را فرا می گیرند اما در بیان نسلی برن, وی و پیروانش خانواده را همانند یک واحد عاطفی وابسته می بینند. آنها معتقدند که تغییر در یک بخش از نظام خانوادگی در بخشهای دیگر و در خانواده به عنوان یک کل تغییراتی را به وجود خواهد آورد. الگوهای رفتاری در طول زمان به وجود می آیند و اغلب برای چندین نسل تکرار می شوند در خانواده درمانی ساختاری, تاکید بیشتر بر فرآیند است تا محتوا, ساختار خانواده شامل مجموعه از تبادلهای خانوادگی است که این تبادلها می تواند کلامی یا غیر کلامی باشد.
خانواده درمانگران رفتاری و شناختی-رفتاری اعتقاد دارند که خانواده و زوجها صرفا تحت تاثیر محیطهای خود هستند در دیدگاه میلان خانواده به عنوان یکی نظامی که پیوسته در حال تکامل است مدنظر گرفته شده است.
علاوه بر این دیدگاهها, یکسری رویکردهای درمانی نیز در روانشناسی وجود دارد که از جمله مهمترین آنها می توان به الگوی کارکرد و درمان خانوادگی مک مستر که بعدا به تفضیل توضیح داده خواهد شد, الگوی منحنی اولسون که یک الگوی چرخشی را برای شناخت و ارزیابی زوجین و خانواده توصیف می کند, الگوی سیستمی بیوزر خانواده درمانی چند سطحی یکپارچه فلامن, رویکرد خانواده درمانی یکپارچه والشی و .... میتوان اشاره کرد.
انواع و اشکال خانواده:
خانواده را می توان از ابعاد گوناگون بررسی کرد. برای نمونه یا بر حسب همخونی یا بر حسب سببی مورد بررسی قرار داد. خانواده سببی به سبب ازدواج و پیوند زناشویی به وجود می آید و عناصر تشکیل دهنده آن زن, شوهر و فرزندان هستند و خانواده همخون عبارت از افرادی است که دارای جد مشترکی هستند. اعضای خانواده سببی معمولا با یکدیگر زندگی می کنند, در حالی که خانواده همخون ممکن است با هم زندگی کنند یا در مکانهای جداگانه به سر برند. تمام جوامع بشری این دو شکل از خانواده را به رسمیت می شناسند. اما درجه کارکردی هر یک از این فضاها از دید جوامع مختلف متفاوت است. (صفحه 121, آقابخشی)
در جوامع معاصر, خانواده را می توان با توجه به ملاکهای مختلف مورد طبقه بندی قرار داد که اهم آن به شرح زیر است
1- وسعت ابعاد خانواده, که شامل انواع زیر است:
الف) خانواده زناشویی(هسته ای) که فقط از شوهر, زن و فرزندان تشکیل شده است. این خانواده بر وابستگی ناشی از ازدواج تکیه دارد.
ب) خانواده همخون یا گسترده (مشترک) از اشخاصی تشکیل شده است که به علت بستگی های نسبی و خونی با یکدیگر مرتبط هستند. معمولا تعداد افراد آن از خانواده مبتنی بر زناشویی خیلی بیشتر است(پدر و مادربزرگ, عمه و خاله, دایی و عمو یا فرزندان آنها و افراد دیگر) عواطف و مسئولیت ها به نحوی در میان اعضای آن جاری است که کودکان به سرعت با تمامی افراد دیگر پیوند برقرار می کند.
مشخصات فروشنده
نام و نام خانوادگی : مجتبی خادم پیر
شماره تماس : 09151803449 - 05137530742
ایمیل :info@payfile.org
سایت :payfile.org