فایلوو

سیستم یکپارچه همکاری در فروش فایل

فایلوو

سیستم یکپارچه همکاری در فروش فایل

نمایشنامه پرنده و پیتزا

نمایشنامه   پرنده و پیتزا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:26

 

مکان : زیرزمین نمور  و نیمه تاریک خانه ای قدیمی  با پکلانی آجر فرش در گوشه ای که راه به حیاط می برد و دو پنجره کهنه چوبی بر شانه های دیوارعمق که بر کف حیاط خفته اند . آنچه در این زیرزمین به چشم می آید ، اسباب اثاثیه  یک زندگی دانشجویی است مثل میزی چوبی و اطرافش دو صندلی ، تختخواب و کتابخانه ای کوچک و تلفن و ...  

 

زمان : عصر روزی پاییزی و هوا هم ابری .  زهره ابری تر از هوا ، پژمرده بر روی میز نشسته است  و غمگینانه برای   به بچه ای که در رحم دارد  درد دل می‏کند .

 

 

 زهره   عشق (با طعنه و تاسف می خندد) اون گاو به همه چی گه زد و رفت ، به من به تو که از    خودشی ، بچه شی ، ناراحت نشو ، تو هم اگه جای من بودی ، چارتا که نه چهل تا بد و بیراه دیگه بارش می کردی ، نصف حقش نیست ، بابا که بابا ، خر هم باباست ، سگ هم باباست ، اینها را  می‏گم  ، دلم خنک شه ، که بتونم به قول مامانم . آبی به این گُرگُر آتشی که تو جونمه بریزم ( اشک در چشمان زهره حلقه می بندد)  آخه تو نمی دونی ، هیشکی نمی دونه ، اون یابوی بی همه کس چه جوری چزاندتم ، منِ خره بگو که هنوز هم چشمم به دره و می گم بر می گرده ، داغم از اینه که بی شرف یه رگ راست تو وجودش نبود. نمی گم من هم  بی تقصیرم ، بی تقصیر خداست ، من تقصیرم این بود که (دردناک می گرید ) که نشناختمش ، خر بودم اینا رو اگه برات می گم ، نمی گم که زِر زده باشم  ، نمی گم که دیوونه بازی هامو توجیه کرده باشم ، می گم که بدونی ، بفهمی توی این دنیای خراب شده چی می گذره ،     ‌گفته باشمت ، بیای  ، بخوای نخوای می شی من ، زهره که دلم می خواد الان زمین دهن باز کنه مثل تُفی قورتم بده ( تلخ می خندد )  آخه از بابای آدم به آدم نزدیکتر کیه ؟ اگه اون آدم پست نبود ، بی شرف نبود ، این جور جفت مون را توی این گور گرفتار نمی کرد  و مثه کفتار راهش را بگیره و بره ، بره ؟  دربره .    می شنوی ؟ به گمونم  دیگه بشنوی ، قضاوت را بعدش می زارم به عهده خودت ، گفتی تحمل کن تا متولد شم ، باشه می مونم  ،  تحمل می کنم ، گفتی بکش خودت را راحت کن ، کاری نداره می کشم       ولی به خدا اومدنت ، نه تو نباید بیای ، دنیا را بذار بمونه برا بابات ،  سعید . که  خود احمقش هم نمی دونه ، یا شام شیره یا چاشت کفتار ، همه چی از روزی شروع شد که تو مثل زالو تو جونم پا گرفتی  و خوردو خوراکم شد بعدش خون دل . واسه خاطر اینکه ، بتونم یه جورهایی ، چه می‏دونم  ، تُفت کنم و خلاص شم از شرّت ، بلایی نموند که سر خودم نیارم ،‌یه بار زاج و زعفرون را قاطی آب نمک به خورد خودم دادم ، یه بار دیگه هم یه مشت خاک زغال را با یک لیوان سرکه و زردچوبه سر کشیدم ، نزدیک بود اون روز جون بسر بشم  ،  استفراغشون نکرده بودم ( حالت تهوع به زهره دست می دهد ) .  من که خودم از این جور کارها خبر نداشتم ، پیش نیومده بود که بلد باشم ، از زیر زبون این و اون  کشیدم بیرون ، یه بار شوکت خانم ، نیست  زیاد ازش اُرس و پرس می کردم ، شک کرده بود ، پدرم در اومد تا بهش قبولاندم  که بابا  یه جورایی به درس و مشق مون ربط داره ، روزی صد بار ، شاید هم بیشتر ، خودم را از پله پنجم این زیر زمین با پا پرت می کردم پایین که پُسِت بندازم ،  بهت چی بگم ، چار چنگوله مثه کنه من را  چسبیده بودی ، یه بار هم از پله ششم پریدم ، خدا رحم کرد پام نشکست ، همه هیچ ، نتیجه این شد که فکر کنم ،‌ حالا زنده یا مرده دوست داری با هم باشیم ، درسته ؟ جواب هم که ندی ،‌ می فهمم چی می گی  ،‌  اون الدنگ ، بابات که اولاش همه چی را انکار می کرد ، می گفت خل شدی ، می گفت بری بالا ، بیای پایین می گم نیست  ، اصلاً همچین چیزی امکان نداره ، دلم می خواست مثه خیلی از حرفهاش ، این حرفش را  باور می کردم ، شاید بتونم برای چند دقیقه هم که شده از فکر نحست که مثه گردباد تو سرم تاب می خورد ، راحت شم نمی تونستم . می گفتم سعید من ، به خدا من حالات خودم را می شناسم ، من اون را نه به اندازة یه نطفه یا حتی یه نوزاد ، اندازة  یک کوه تو جونم حسش می کنم ، هیچ ، با پوزخندی می‏گفت داری به خودت تلقین می کنی زهره ،‌ پس آخه این همه حالت استفراغ و دل پیچه و ترش کردن و هزار کوفت و زهر مار دیگه ، مال چی یه ؟ بد غذایی ، بی غذایی ، خب یه چیزی باید می گفت دیگه ، استفراغام اون روزا جوری بود که تا دم در هم نمی تونستم برم . می گفت چه می دونم مسمومیته شاید ، چاک دهنش را جواب آزمایشی که دادم دوخت .  بفرمایید خانم ، مثبته ، شما مادر شدید ، آخ ، چی به سرم اومد اون لحظه ،  دوست داشتم بابات پیشم بود اون لحظه خرخره اش را می جویدم ،دنیا دور سرم چرخید ، هی چرخید . چرخید ، گیج شدم ، خواستم بخورم زمین ، نفهمیدم کی ‏ ، زیر بغلام را گرفت برد دستشویی اونجا بس که استفراغ



مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : یعقوب ذاکری

شماره تماس : 09017568099 - 07642351068

ایمیل :shopfile95.ir@gmail.com

سایت :shopfile95.sellfile.ir

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل

نمایشنامه ‏ی بچه‏ های غار

نمایشنامه ‏ی بچه‏ های غار

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:45

شخصیت‏ها:

            1- خانم مربی- ماه

2- نوجوان یک

3- نوجوان دو- چشمه- ابر

4-نوجوان سه – باد

5- پسرک یک- عنکبوت یک-درخت

6- پسرک دو- کفتر یک                                                       

7-دخترک یک- عنکبوت دو

                                                         8-دخترک دو – کفتر دو

               

 

 

مکان: غاریست تاریک و در آن دهانه‏ی غاری.                                                                                                                     

زمان: شبی یخ زده از شبهای سرد سا ل .

بازیگران پشت پرده ی  تاریک شب و غار ، محتاط وهراس انگیز پا به صحنه می نهند .

ما در آغاز (پیش از روشنایی )  تنها صدای آنان را می شنویم و امیخته با آ ن ، صدای باد

انفجار توپ و خمپاره از راه دور نزدیک .

صدای مربی (محتاط و مضطرب ): بیا تو دیگه ، بجنب عزیزم... تکون بخورید بچه‏ها!

        سریع تر، سریع تر ... مواظب باش...      

صدای دخترک یک : چقدر تاریکه ا ینجا ، من ،من جلوی پام را نمی بینم.

صدای مربی : الان فانوس روشن می کنیم. مواظب باشید بچه‏‏ها پاتون به سنگی نخوره !

صدای پسرک یک: من اینجا از سرما یخ می زنم .

صدای مربی :چاره‏ای نیست عزیزم،همه‏ی ما سردمونه،باید تحمّل کرد.

صدای نوجوان دو: بهتر از ماندن زیر آتیش توپ تانکه.

صدای مربی: یه نفرتون با این پتو، دهانه غار را ببنده باد سرد نیاد تو .

صدای نوجوان یک: بدش من خانوم.

صدای مربی: کجایی؟

صدای نوجوان یک:اینجام ،اینجام.

صدای مربی: یکی تون هم این فانوس‏ها را روشن کند.

صدای نوجوان دو: کبریت !

صدای مربی: از تو جیب کوله پشتی خودم وردار.

صدای دخترک دو: من‏،من می‏ترسم.

صدای نوجوان دو: تاریکی که ترس نداره .

صدای نوجوان دو: فانوس‏ها کو؟

صدای پسرک دو: اینجان دست من .

صدای پسرک یک: از سرما دندونانم رو هم بند نمی یان‏،دارم‏،دارم از سرما کبود می‏شم خانوم.

صدای مربی: طاقت داشته باش عزیزم‏،طاقت داشته باش.

        « صدای انفجار پیاپی توپ و خمپاره  از راه دور»

صدای نوجوان یک: چه سر صدایی راه انداختن امشب، می ماندیم معلوم نبود چه بلایی به سرمون بیاد.

صدای نوجوان دو: این کبریتا هم مثل من نم کشیدن(می خندد) روشن نمی شن‏.



مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : یعقوب ذاکری

شماره تماس : 09017568099 - 07642351068

ایمیل :shopfile95.ir@gmail.com

سایت :shopfile95.sellfile.ir

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل

شناسایی عناصر تأثیر گذار آمیخته بازاریابی اجتماعی در جذب معلولین جسمی و حسی به استفاده از تئاتر

شناسایی عناصر تأثیر گذار آمیخته بازاریابی اجتماعی در جذب معلولین جسمی و حسی به استفاده از تئاتر
شناسایی عناصر تأثیر گذار آمیخته بازاریابی اجتماعی در جذب معلولین جسمی و حسی به استفاده از تئاتر - چکیده یکی از روش هایی که امروزه محققان علوم رفتاری برای تغییر رفتار از آن استفاده می کنند، بازاریابی اجتماعی می باشد در تعریفی ساده، بازاریابی اجتماعی عبارت است از استفاده اصول بازاریابی تجاری به قصد تأثیرگذاری بر رفتار مخاطب، به طوری که موجبات تغییرات مثبت و پایدار در کل جامعه را فراهم آورد هدف اغلب برنامه های بازاریابی اجتماعی حل مشکلی اجتماعی



چکیده
یکی از روش هایی که امروزه محققان علوم رفتاری برای تغییر رفتار از آن استفاده می کنند، بازاریابی اجتماعی می باشد. در تعریفی ساده، بازاریابی اجتماعی عبارت است از استفاده اصول بازاریابی تجاری به قصد تأثیرگذاری بر رفتار مخاطب، به طوری که موجبات تغییرات مثبت و پایدار در کل جامعه را فراهم آورد. هدف اغلب برنامه های بازاریابی اجتماعی حل مشکلی اجتماعی می باشد. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عناصر تأثیر گذار آمیخته بازاریابی اجتماعی در جذب معلولین جسمی و حسی به استفاده از تئاتر می باشد. روش تحقیق از نوع هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی_ پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش تعداد 107 نفر از معلولین جسمی و حسی در استان خراسان رضوی بوده اند که روش نمونه گیری در این پژوهش تصادفی ساده بوده است. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامه که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه گردیده، استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که چهار عنصر گروه های های عمومی، قیمت، محصول (خود تئاتر) و سیاست گذاری در جذب معلولین به استفاده از تئاتر دارای تأثیر بوده اند و چهار عنصر دیگر، یعنی کانال توزیع، منابع مالی، تبلیغات و مشارکت، در این امر بی تأثیر بوده اند.

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : مهدی حیدری

شماره تماس : 09033719795 - 07734251434

ایمیل :info@sellu.ir

سایت :sellu.ir

مشخصات فایل

فرمت : docx

تعداد صفحات : 138

قیمت : برای مشاهده قیمت کلیک کنید

حجم فایل : 3440 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل

چگونگی شکل گیری کاراکتر ژاکلین در تئاتر (گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!)

چگونگی شکل گیری کاراکتر ژاکلین در تئاتر (گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!)
چگونگی شکل گیری کاراکتر ژاکلین در تئاتر (گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد!) - بدیهی است ، بازیگری انسانی ترین هنرهاست از آن جهت که همدم روح ، کالبد ، پدیده ها و جهان پیرامون آدمی‌است ، به مکاشفه ای می‌ماند که جز با از میان بردن موانع بازدارنده و آزار دهنده موجود در کار انسان نمایشگر ، امکان بروز نخواهد یافت



بدیهی است ، بازیگری انسانی ترین هنرهاست . از آن جهت که همدم روح ، کالبد ، پدیده ها و جهان پیرامون آدمی‌است ، به مکاشفه ای می‌ماند که جز با از میان بردن موانع بازدارنده و آزار دهنده موجود در کار انسان نمایشگر ، امکان بروز نخواهد یافت .
بازیگری فن مقابله آدمی‌با خود است و یافتن یا ایجاد بهانه ای برای تسلط نقش بر بازیگر .
چگونه ایفای نقش کنم ؟
این پرسشی است که هر بازیگر از خود در ابتدای کارش بر روی متن نمایشنامه و کاراکتری که قرار است بازی کند ، می‌پرسد و با استفاده از دانش علمی‌و تجربی خود سعی می‌کند که به آن پاسخ دهد . در واقع او برای شخصیت پردازی درست نیاز به دانش و تجربه تئائری دارد و در این میان تئوریهای موجود تئائر نقش ویژه‌ای را ایفا می‌کند . احتمالاً تئوری از زمانیکه علم رو به پیشرفت گذاشته است اهمیت بیشتری پیدا کرده است و در واقع هر تئوری چکیده تجربیات و آموخته های یک یا چند نسل از پیشینیان است ، پس بایستی با تأمل و احترامی‌خاص با آنها برخورد کنیم . نکته دیگر اینکه ما بواسطه همین تئوریهاست که می‌توانیم به تجربیات جدید دست پیدا کنیم و همین تئوریها هستند که اندوخته علمی‌ما را تشکیل می‌دهند و گاهی اوقات نیز با توجه به شرایط بایستی حذف و تعدیل شوند .
بارها و بارها از کارگردانم شنیدم که می‌گفت : بازیگر نباید نقش را بازی کند ، او ابزاری است در خدمت نقش ، پس بگذارید نقش شما را بازی کند . برای رسیدن به این نظریه و عمل کردن به آن دست به تجربه ای نو زدیم .
در این تجربه جدید برای رسیدن به شیوه اجرایی مورد نظر کارگران مجبور بودیم که بعضی از تئوری ها را به شکلی تعدیل و یا حذف کنیم . این قضیه در ابتدا باعث بوجود آمدن اختلاف نظر بین اعضا گروه شد . زیرا عده ای بر این عقیده بودند که ماحق نداریم در تئوریها دست ببریم و باید آنها را بطور کامل بپذیریم و بقیه عکس این نظر را داشتند ولی کارگران برای آنها این موضوع را توضیح داد و گفت : که قصد ما نادیده گرفتن و زیر پا گذاشتن اصول نیست و مـا فقط می‌خواهیم تجربه ای جدیدی را به انجام برسانیم.
این شیوه اجرایی که ما می‌خواستیم تجربه کنیم و این نحوه بازی گرفتن از بازیگران برای من بسیار جالب بود و با انگیزه بدست آوردن تجربه ای نو و گرانبها کار را شروع کردیم . در این شیوه کارگردان متذکر می‌شود که ؛ برای جان بخشیدن به یک نقش و یک صحنه باید به اندازه کافی از قوه تخیل بهره مند باشید تا بتوانید مجذوب مشکلات و گرفتاریهای دنیای تخیلی نقش بشوید و نه درگیر گرفتاریهای حقیقی – واقعی دنیای بازیگری خودتان . اساس بازیگری باوراندن است .
در این راستا ، استانیسلاوسکی هم به شاگردانش یاد داد که از « اگر سحر آمیز » استفاده کنند تا در فکر کردن و عمل کردن به کلمات ، موفقیت اجرای کامل نقش را کسب کنند و شرایط مفروض به همان مقدار « اگر » واقعی شود ، در دنیای خیالی صحنه بازیگر به آن چیزی تبدیل می‌شود که نویسنده خواسته است . عاشق ، دوست ، دشمن ، والد ، بردار ، خواهر و …. باید طوری عمل کرد که در صورت حقیقی بودن مسئله رفتار می‌کردیم . به عبارت دیگر ، موقع هنرپیشگی توجهمان را معطوف مشکلات نقش کنیم طوری که اگر مشکلات خودمان بودند . عمل می‌کردیم و تمام نیروهایمان را صرف پیدا کردن راه حل می‌کردیم . اگر نتوانیم این اطمینان را در خود ایجاد کنیم ، انتظار نداشته باشیم که تماشاچی این کار را بکند .
آلانازیمف (Alla Nazimova) ، بازیگر زن اوایل قرن بیستم که به خاطر چگونگی برداشتش از شخصیتهای ایبسن معروفیت داشت ، می‌گفت : « اول ، آخر و همیشه، یک بازیگر باید قوه تخیل داشته باشد ، بدون قوه تخیل بهتر است که یک واکسی باشد تا یک هنر پیشه » .
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول :
1 –1 شناخت نویسنده 5
1-2 بسترهای نمایشنامه 9
1-3 تحلیل کلی نمایشنامه 12
1-4 فضا و عناصر دراماتیک نمایشنامه 20
1-5 روابط و چگونگی ارتباط اشخاص نمایشنامه26
فصل دوم :
2-1 تشریح نقش انتخابی بر اساس تیپ یا شخصیت32
2-2 تشریح کلی و عام شخص36
2-3 تشریح وضعیت جانبی نقش39
2-4 تشریح وضعیت روحی / روانی نقش و پیچیدگی های آن 42
2-5 تشریح شرایط و موقعیتهای محیطی و غیر محیطی شخص بازی 45
فصل سوم :
الف : رفتار بیرونی 51
ب : رفتار درونی52
ج : ریتم نمایش 53
فصل چهارم :
4-1 تشریح نظر و تحلیل کارگردان در بارة نقش 56
4-2 تشریح شیوه و مکتب انتخابی کارگردان در هدایت جمعی گروه و نوع
بازی بازیگران 63
4-3 نکته های مورد توافق و اختلاف بازیگر و کارگردان درباره نقش 69
4-4 تشریح و گزارش جلسات تمرین72
فصل پنجم :
5-1 نتیجه گیری 76
5-2 منابع و ماخذ78
قیمت فقط9,900 تومان پرداخت و دانلود

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : مهدی حیدری

شماره تماس : 09033719795 - 07734251434

ایمیل :info@sellu.ir

سایت :sellu.ir

مشخصات فایل

فرمت : doc

تعداد صفحات : 129

قیمت : 9,900 تومان

حجم فایل : 284 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل

مقاله صنعنت هالیوود

مقاله صنعنت فیلم سازی هالیوود
مقاله صنعنت فیلم سازی هالیوود - مقاله صنعنت هالیوود



*مقاله صنعنت هالیوود*

چکیده:

صنعت «هالیوود» با استفاده از قدرت عظیم هنری و اقتصادی خود و ارائه فیلم­هایی که از فرمول شناخته شده بهره­گیری از سکس و خشونت استفاده می­نماید، سلطه­ای فراگیر بر سینمای ایالات متحده پیدا نموده است. همچنین در بخش توزیع و اکران فیلم­های سینمایی نیز، مدیران صنعت سینمای آمریکا با عملکردی سلیقه­ای، عملاً اجازه نمی­دهند که هیچ فیلم مغایر با نظرات آنان در این کشور اکران شود و یا به سودآوری اقتصادی دست یابد. نویسنده این مقاله با نگاهی به وضعیت کنونی ساخت و اکران فیلم­های سینمایی در آمریکا، نشان می­دهد که در سایه سلطه مطلق هالیوود بر سینمای این کشور، عملاً سد محکمی در برابر ارائه فیلم­های غیر هالیوودی در ایالات متحده وجود دارد.



با نگاهی به وضعیت سینمای آمریکا در چند سال اخیر، ممکن است چنین بیاندیشید که تنها هالیوود، قادر به ساخت و عرضه فیلم­های سینمایی می­باشد. هرچند به روشنی می­توان گفت که این تصوری نادرست است، اما این نکته صحیح است که تنها فیلم­های معدودی می­توانند بر پرده سینماهای ایالات متحده به نمایش درآیند. در سال 2001 میلادی، کمتر از 1% کل فیلم­های به نمایش درآمده در این کشور، وارداتی بوده­اند. مدافعان بازار آزاد با ساده­انگاری معتقدند که آمریکاییان فیلم­های هالیوودی را بر سایر محصولات سینمایی ترجیح می­دهند، اما دلیل واقعی این عدم توازن، بیش از دلایل فرهنگی، به علل ساختاری باز می­گردد؛ چرا که در سی سال اخیر و در سایه به وجود آمدن سینمای مستقل آمریکا، افول تئاترهای مستقل، عدم سودآوری فیلم­های خارجی به نمایش درآمده در ایالات متحده و در نهایت شکل­گیری ادغام­های عمودی در صنعت فیلم­سازی آمریکا، ما با این وضعیت روبه­رو شده­ایم. در چنین محیطی و با اجرای قواعد ویژه واردات فیلم به این کشور از سوی توزیع­کنندگان آمریکایی فیلم­های خارجی، این وضعیت بحرانی­تر هم شده است.

مدافعان سینمای جهانی مدت­هاست که در مورد تهدیدات ناشی ازسلطه جهانی هالیوود بر فرهنگ شکننده سینمای ملی سایر کشورهای دنیا، ابراز نگرانی می­کنند، اما همچنان فیلم­های آمریکایی در سراسر جهان به حکمرانی خویش ادامه می­دهند. دیوید کیپن در مقاله­ای که در ژوئن 2004 میلادی و در نشریه «آتلانتیک» انتشار یافت، چنین نوشت: «هالیوود به تماشاگران آمریکایی خویش پشت نموده و در وهله نخست، فیلم­های خود را برای بازار جذاب بینندگان خارج از خاک آمریکا تهیه می­نماید. نتیجة این رویکرد سینماگران آمریکایی، تولید موجی از فیلم­های جنجالی کلیشه­ای ساخته شده در استودیوهای این کشور است که در این محصولات، با ارائه اتفاقاتی مضحک و پر سر و صدا، گفت­وگوهای احمقانه و هنرپیشه­هایی که براساس جاذبه بین­المللی آن­ها انتخاب گردیده­اند، فیلم­هایی تولید می‌شود که با ویژگی­های فرهنگی شهروندان آمریکایی شباهتی اندک دارند.»
در فیلم­های نظیر «تروی» (Troy) که با فروش خیره­کننده 132 میلیون دلار در آمریکا و همچنین فروش 356 میلیون دلاری در خارج از ایالات متحده روبه­رو گردید، ما شاهد این اتفاق بودیم. اگر هالیوود برای دنیا فیلم می­سازد، باید این سؤال را پرسید که چه کسانی برای خود آمریکا فیلم می­سازند؟ یک پاسخ نامعقول به این سؤال می­تواند نام بردن از کارگردانانی خارجی باشد که با استفاده از موضوعات مورد توجه تماشاگران آمریکایی، به فعالیت مشغولند. در این میان ژانک ییمو شناخته شده­ترین کارگردانی است که با استفاده از مفاهیم کلاسیک چینی، در ساخت فیلم «فانوس قرمز را بالا ببر» (1991) در میان آمریکاییان کاملاً شناخته شده است. اما وی نیز نظیر سایر کارگردانان خارجی، نسبت به حضور رو به رشد هالیوود در کشورهای دیگر، نگران است.
قیمت فقط900 تومان پرداخت و دانلود

مشخصات فروشنده

نام و نام خانوادگی : مهدی حیدری

شماره تماس : 09033719795 - 07734251434

ایمیل :info@sellu.ir

سایت :sellu.ir

مشخصات فایل

فرمت : doc

تعداد صفحات : 4

قیمت : 900 تومان

حجم فایل : 6 کیلوبایت

برای خرید و دانلود فایل و گزارش خرابی از لینک های روبرو اقدام کنید...

پرداخت و دانلودگزارش خرابی و شکایت از فایل